منم می خواستم به نوعی با گفتن تجربه ام باهاتون هم هدف بشم.
و به بقیه بگم انچه که خانواده های ما با ما در کودکی انجام میدن
آغازگر خیلی از الگوها در بزرگسالی ـه. شاید رها شدیم، مورد انتقاد واقع شدیم، مورد حمایت و مراقبت بیش از اندازه قرار گرفتیم، مورد تجاوز واقع شدیم، طرد شده یا محروم شدیم. به هر حال به طریقی آسیب دیدیم و سرانجام، به بخشی از ما تبدیل میشه. مدتی پس از اینکه خانه ای را که در آن بزرگ شدیم ترک میکنیم، به خلق موقعیت هایی ادامه می دیم که در آنها با ما بدرفتاری شده، سرکوب یا کنترل شدیم. این چیزیه که مشخص می کنه که ما چطور فکر کنیم، احساس کنیم، عمل کنیم و آنها را به دیگران منتقل کنیم. موجب بروز احساسات
قدرتمندی همچون خشم، ناراحتی و اضطراب می شه. حتی زمانی که
ظاهرا همه چیز داریم (موقعیت اجتماعی، یک ازدواج ایده آل، احترام)