2777
2789
اره عزیزم اگه خونه داشتی هیچ مشکلی نبود فوقش آدم نون خالی میخورد استرس صاحبخانه خیلی بد هست.امان از ...

آره دو تا

بخدا نگران آینده دخترم هستم

نمیزارم احساس کمبود کنه

ولی دیگه الان بزرگ شده خواسته هاشم با خودش بزرگتر

سنگ گران در دست ایام مغلوب آب نرم میگردد سرانجام

سری آخری که رفتیم همین دو سه شب پیش بود منو همسرم رفتیم وبچه ها امتحان داشتن نیومدن..همه چی خوب بود ما گفتیم میریم مامانش گفت بمونید با ما شام بخورید سرشام حرف رسید به اینکه من بعضی وقتا به شوهرم توزمینه کارو شغلش کمک میکنم باهم میریم سر کار ..گفت این کارگر توعه شوهرم گفت این چه حرفیه سر کارگرمه...انقدر دلم گرفت ...واقعا چرا انقدر به اینکه ما با هم خوبیم حسودی می‌کنه 

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

امان از حسادت.چه مادرشوهری.خداروشکر شوهر من کاری نمیکنه برام وگرنه مادرشوهر منم دست کمی نداشت.

من میذارم پای کمبودش،

حالا شوهر منم بیچاره در حد توانش میخرید طلای انچنانی نمیخرید ، مثلا برا تولدم  روز زن ولنتاین شب یلدا عید و اینجور مناسبتا حتی کادوی سر عقدم ، خانواده ش که انگار نه انگار تازه عروس داشتن ، فقط اومدن خوردن و رفتن ، شوهر من بیچاره مجبور بود تنهایی کادو بخره ، حتی قبل از اینکه دعوا رو راه بندازه شب یلدا و پاگشا مامانم دعوتشون کرد نیومدن ، بعد تازه خود مادرشوهرم اومده بود خواستگاریم و خیلی مشتاق بود ولی بعد از عقد دیگه نتونست تحمل کنه ، همش میگفت عشق یه پسر اول باید مادرش باشه ، پسری که اولویت اولش مادرش نباشه و یه دختر غریبه رو اولویت قرار بده ، یه روز اون دختر رو هم کنار میذاره و یه دختر جدید میشه اولویتش ، مثلا دوس داشت من عروسش باشم که اشپذی کنم برا پسرش و نیاز جنسی پسرشو برطرف کنم ولی پسرش همه ی وقت و انرژی و محبت و پولش برا مادرش باشه 

آره دو تابخدا نگران آینده دخترم هستمنمیزارم احساس کمبود کنهولی دیگه الان بزرگ شده خواسته هاشم با خود ...

خانواده اش نمیتونند کمک کنند یه خونه تهیه کنید.حتی مسکن مهر

سری آخری که رفتیم همین دو سه شب پیش بود منو همسرم رفتیم وبچه ها امتحان داشتن نیومدن..همه چی خوب بود ...

زبون گزنده و زهر داره.کمتر برو مبادا به بحث و چالش بکشه.کاش قبل از بچه دار شدن تست سلامت روان میگرفتند

سرکار هم با دو تا بچه واقعا سخت هست

طفلک دخترم از کلاس اول   بعد از تعطیلی مدرسه از ساعت 5 تا 8 شب توی آموزشگاه خودمون توی دفتر، تک و تنها مینشست، گاهی گوشی میدادم بازی کنه 

خیلی اذیت شد

تا قبل کرونا

کرونا برای من خیر داشت کلاسا آنلاین شد دخترم راحت شد

الانم دیگه 6 ماهه نمیرم 

سنگ گران در دست ایام مغلوب آب نرم میگردد سرانجام
من میذارم پای کمبودش،حالا شوهر منم بیچاره در حد توانش میخرید طلای انچنانی نمیخرید ، مثلا برا تولدم ...

امان از عدم سلامت روان و حسادت.از چشم بد دور باشید.خیلی بد هست آدم تنگ نظر دور آدم باشع

غرور هیچ کدوممون اجازه نمیده

نگذارید چوب غرورتون رو بچه ها در آینده بخورند.بالاخره منعطف شید.این دلار هشتاد تومنی و این شغل کاذب که با ماشین مدل پایین هست دخل و خرج رو جور در نمیاره.تو شهر ما اکثرا جز ما به پشت پدر و مادر بلند میشن .

زبون گزنده و زهر داره.کمتر برو مبادا به بحث و چالش بکشه.کاش قبل از بچه دار شدن تست سلامت روان میگرفت ...

خوبیش اینه که شوهرمم قبول داره که حرفهای مامانش درست نیست چون همه جا با هم میریم چند بار هم گفته دنده ماشینم جانمیره اگر خانمم نباشه ...انگار فشار میخوره پسرش منو دوست داره...به جای اینکه خوشحال باشه که پسرش از زندگیش راضیه حسودی میکنه

نگذارید چوب غرورتون رو بچه ها در آینده بخورند.بالاخره منعطف شید.این دلار هشتاد تومنی و این شغل کاذب ...

ای بابا

مادرشوهرم یه پسر مجرد داره

یه پسر دیگه اش بیکار با 4 تا بچه طبقه بالای خونه خودشون میشینه

اونوقت امسال خونشو بازسازی کرده و داره جهاز درست میکنه

کلا از زیر و زبر نو کرده

سنگ گران در دست ایام مغلوب آب نرم میگردد سرانجام
خوبیش اینه که شوهرمم قبول داره که حرفهای مامانش درست نیست چون همه جا با هم میریم چند بار هم گفته دند ...

حالا جلو اونم زیاد مته به خشخاش نگذارید.مبادا دل شکستگی پیش بیاد.ولی خب ذات بد نیکو نگردد چون که بنیادش بداست

ما با هم میریم خونش هم میگه لیلی مجنون اومدن خوب اگر با من نره خونه باباش پس انتظار داره با کی بره انگار دخترای خودش با شوهراشون نمیرن مهمونی...یه بار بهش گفتم ما هم مثل همه زن وشوهرا باهم میریم جایی با هم می‌خوابیم باهم سر یه سفره غذا میخوریم باهم مسافرت میریم..چی بگم نزدیک هفتاد سالشه دیگه چی رو میخواد تو این سن یاد بگیره خیلی از حرفاشو نشنیده میگیرم اگرم به روش بیارم میگه من اینطوری نگفتم یا من اصلا این حرف رو نزدم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   nazi09  |  5 ساعت پیش
توسط   domino18  |  4 ساعت پیش