2777
2789
عنوان

دیشب خراب شده ی پدرم رفتم

800 بازدید | 26 پست

از من خوششون نمیاد ، نمیدونم دلیلشو واقعا! مامانم انقدر پشت سرم بدگویی میکنه ! یا چون دخترم ! یا چی نمیفهمم 

دیشب دو نفر از فامیلای مامانم اومده بود خونشون، مامانم گفت تو هم بیا، منم رفتم‌

بعد اون خانوما نشستن تا نزدیک وقت شام ، وقتی قرار شد شامو بمونن، چپ چپ نگاه کردنای بابام به من شروع شد! همچین با تنفر نگام میکرد !!!! که قراره منم شام اونجا باشم!!!

یعنی قفل کرده بود روی من و منو چپ چپ نگام میکرد

بعدشم برادرم قرار شد از بیرون کباب بخره ، هی زنگ میزد میپرسید چی بخرم! از کجا بخرم! چرا نگهشون داشتید! الان تو این گرونی چی بخرم!!انگار اونجا خونه ی منه! و اونا مهمونای من!!!!برادرم مجرده و با پدر و مادرم زندگی میکنه 

وضع مالیشون تووووپ، اصلا مشکل مالی ندارن 

ولی فهمیدم زورشون میاد خرج کنن دیگه ، مخصوصا حالا که من اونجا بودم ، دنبال بهانه بودن 

خلاصه یه کم بعد برادرم زنگ زد گوشیه دخترم، گفت گوشیو بده مادرت! میگم بله؟ میگه تو کارتام حتی یه ریال ندارم!!!! پول شام شد دوونیم میلیون تومن!!!! 

فهمیدم میخوان از من بتیغن!!! در حالی که تمام حساب بانکی ها و کارت بانک های بابا و مامانم دستشه، و اگر واقعا کارتهای خودش خالیه میتونست از اونا برداره 

منم گفتم همراه بانک ندارم الانم نمیتونم از خونه بیام بیرون ماشینم خرابه 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

 ما در واحدمون رو که باز کردیم دیدم براذر شوهرم یه جیزی پشت سرش قائم کرد پسرم هی می گفت چه بوی پیتزایی میاد چه بوی پیتزا میاد

نگو خاک برسر ندید بدید کنن پیتزا سه تا گرفته بود برای خودشو و بچه هاش 

حالا این بی شرف درست دو شب قبل مهمون ما بود یه پیتزایی معروف تو شهرمون

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز