یه بارم رفتیم خونه همسایه یکی از فامیلاشون اومده بود یه بچه داشت طفلی نابینا بود مادر زادی .
وقت رفتن از همسایه پرسیدم این بنده خدا از نوزادی اینطوره گفت آره منم خیلی ریکلس گفتم خدا بیامرزدش😳😐🥲
به همین سوی چراغ 😂اول نفهمیدم چی شد چی گفتم دیدم جاریم هی داره سرخ و سرختر میشه رده افتادیم بعد جریانو گفت یعنی مردم 😂😂گفتم خدایا شکرت جلو مامانش نگفتم😂😂