اتفاقا فکر میکنی
بزار پاش بیافته
من ۱۵ سال عروس یه خانواده هستم از همه نظر بهشون اطمینان داشتم ، هرجا شد بهشون کمک کردم، وقتی دوزار پول دستشون اومد یه جوری رنگ عوض کردن که هنوزم توی شوک هستم ، برای اینکه چیزی ازشون به ما نرسه طوری کنارمون گذاشتن که .... ببین شوهرت مثل شوهر من باید یه همچین اتفاقی براش بیافته تا خودش بفهمه چقدر احمقه ، وگرنه اینحور آدما با حرف درست نمیشن، شوهر من الان مثل روانی ها شده از وقتی فهمیده چقدر آدما عوضی و پست هستن،
ولی باهاش حرف بزن ، بگو ما وظیفه داریم برای بچه مون تلاش کنیم ،چون ما به دنیا آوردیم و ... بعدم بگو فقط یک درصد فکر کن ماشین بره توی ارث و ... دیگه اون موقع کاری از دستمون نمیاد ، اگه بچه داری حداقل بگو بزنه به نام بچه ،
بهش هم بگو اگه تو به من اعتماد نداری و فکر میکنی میرم مهرمو اجرا میزارم من هیچ انگیزه ای برای ادامه دادن با تو ندارم