توتاپیکقبلی گفتم اختلال دوقطبی شدید دارم ولی نامزدم مشکلی بااینموضوع نداره حتی همرام میاد دکتر قرصامو بهم یاداوری میکنه هزاران بار بهش گفتم بره نرفت
از نظرم اعتقادیم زمین تا اسمون فرق داریم اونبشدت مذهبی حتی خادم امام رضام هستش ولی من اصلا نماز نمیخونم اعتقادی ندارم بخاطر یه مسافرت کاری که داشت منم همراش اومدم دیشب باهم بودیم
دیدمداره نماز شب میخونهمیدونمدعامیکنهمنبهترشم خیلی دلم براش سوخت قبلشم بهش گفته بودم من تو انتخابم اشتباه کردم به شوخی گفتم متوجه شدم ناراحت شد
خیلیم جایگاه اجتماعی خوبی داره مطعنم خیلی دخترا حاضرن باهاش ازدواج کنم
دوستش دارم ولی داره اذیت میشه دوسدارم بره بایه دختر مثل خودشچرا باید کنار من ازار بیینه خیلی دوست داره مراسمات مذهبی بره بامن ولی من نمیرم حتیدوستداشتکربلا بریم خیلیم خواهش کرد قبول نکردم
چکارکنم !تراپیستم هزاربار بهش گفته برو ازاین رابطه حتی جلوی خودمم گفته ولی اصلا قبول نمیکنه و میگه من راضیم از انتخابم بعضی وقتا باخودم فکر میکنم کاش بایه دختری اشنا شه یا خوشش بیاد بره باهمون راحت شه