دیروز به شوهرم میگفتم کاش یه رباطی چیزی بود این مشکل بزرگ خانما که غذا چی درست کنم رو حل میکرد،یهو برگشت گفت اخه قربونت برم رباط میخوای چکار یه خانم دیگه میگیرم نوکریت رو بکنه ،منم ذووووق!!!!دیدم زیر زیرکی غشششش کرده نگو منظورش زن دومه،منم یه جوری با مشت زدم تو شکمش اخش رفت هوا تا اون باشه بامن از این شوخیا نکنه