منظورم چیز بد نیس بخدا میدونم نه رابطه ای بوده نه هست نه خواهد بود
شاید اصلا قصد اون هم بد نیس واقعا
بهشون شک ندارم
ولی خیلی با شوهرم راحته چجور بگم باز بعد عقد ما مخصوصا بعد عروسی یکم خودشو جمع کرده قبلا ها خیلی زیاد با شوهرم صمیمی میشد
با اون یکی برادرشوهرا اینطور نیست
مثلا شوهرمو میدید خوشحال میشد کلی حرف میزد میگفت میخندید شوخی میکرد
اصلا چندین بار تو مهمونی کنار شوهرم نشست سر شام یا همینطوری تا شوهرش
یکاری واسه شوهرم انجام بده خیلی خوشحال میشه
گاهی زنگ میزنه یا پیام میده مثلا همینزوری باز شوهرم دیدم زیاد رو نمیده بهش تو یک کلمه جوابشو میده
اوایل این جاریم اصلا منو محل نمیزاشت منو میدی. اخم میکرد حسودی میکرد باهام گرم نمیگرفت باز بکم بهتر شده نسبت به قبل