بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
کاش الان میتونستم بیام در کمدتو باز کنم ببینی چقدر کفش و شلوار و... داریاز طرف یه مامان
🤣🤣🤣
بخدا ندارم
ولی جرأتم ندارم بهش چیزی بگم
تو آخرین خرید اینترنتیم گند زدم،تاپیکم هست
صبحشو با غر زدن در همین مورد شروع میکنه🤕🤣فعلا نمیتونم چیزی بگم،دهانم بسته اس):
من افتادم توی یه چاهِ پنج متری و تو،،،یه طناب سه متری برام انداختی پایین....بگم نیستی، دروغ گفتم...بگم هستی، خیلی کمه): برایت نوشته بودم که از وضع موجود به ستوه آمدهام و در فکر نجات دادن خود هستم؛ زمان زیادی گذشت، اما حقیقت این است که مفهوم «نجات» حتی نزدیک هم نشد به این امپراطوری خاکستر و ویرانی. یاد اون بچه میفتم که تو مدرسه رو کیفش نوشتن `خر` ...با غم و اندوه و بغض اومده خونه.. مامانش گفته عب نداره کیفت رو برات با صابون تمیز میکنیم..گفته کیف رو ول کن من خرم؟؟من که اینقدر با همه مهربونم): حکایت مواجهه من با آدمهاییه که یهو ازشون عجیبترین بیمهریها رو میبینم...
بچه ها نمیدونم واقعا تا چه حد فشار درسته نمیخوامم فکر کنه خیلی اسونگرفتم بهش نه میخوام خیلی سخت بگی ...
باید حواستون باشه دوباره رابطتتون سرد نشه و از هم دور نشید و دلخوری پیش نیاد،اگه بیان می کنید با آرامش باشه یجوری نشه که دعوا پیش بیاد،هروقت سرشون خلوت بود بگو بیا بریم محضر