2777
2789
عنوان

دخترم چند روزه هبچی نمیخوره امشب زدمش لبش کبود شد دورش بکردم😭

| مشاهده متن کامل بحث + 2634 بازدید | 149 پست
آره میدونم عزیزم یکم صبور باش با پدرش هم قاطع صحبت کن نزنش و قاطع روحرفت واستا بگو غذاتو بخور تا بهت ...

اره متوجهم اخه قبل پریودمم هست خیلی عصبیم مخصوصا ک سوپ تو دهنش رو ریخت تو کاسه کفری شدم 

اخه قبلا چند تا قاشق میخورد الان نمیدونم از ترسه از چیه ک میگم فقط یکم میوه خورده امروز

غذا رو براش خوشکل کن  با غذا بده بازی کنه با خودت بزارش کنارت غذا با هم بپزین بهش کار بده انجام بده راه میفته من پسرام کلی تو کار خونه کمکم میدن😁

 یک آدم رک هستم ولی بی زحمت اگه بی ادبی کردم پای رک بودنم نزارین اون یه مقوله جدا از شخصیتمه😂درخواست دوستی ندین لطفا...خدایا شکرت.🌸قانون مزرعه میگه:تو تصمیم میگیری چی بکاری، اما تو فصل برداشت تو موظفی اونچه که کاشتی رو برداشت کنی🤫 مستی که داره پیشت اعتراف میکنه براش کشیش نشوووووو.....

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

اره متوجهم اخه قبل پریودمم هست خیلی عصبیم مخصوصا ک سوپ تو دهنش رو ریخت تو کاسه کفری شدم

آره عزیزم متوجه شدم بچه داری سخته مخصوصا اگه دست تنها باشی و بچه لج باز باشه و از همه مهمتر نفر دوم که باید باهات پا باشه تا بچه به حرفت گوش بده تلاش کنه که بچه حرفتو نخونه واقعا آدمو عصبی میکنه

سعی کردم که بمانی و بریدی به درک/کارمان را به غم و رنج کشیدی به درک/به جهنم که از این خانه فراری شده ای/عاشقت بودم و هرگز نشنیدی به درک/میوه کال غزل بودمو از بخت بدم/تو مرا هرگز از آن شاخه نچیدی به درک/فرق خرمهره و گوهر تو نفهمیدی چیست/جنس پا خورده بازار خریدی به درک/عاقبت سنگ بزرگی به سرت خواهد خورد/میکشی از ته دل آه بزرگی به درک
ببین امشب بعد کلی وقت با پای مرغ سوپ درست کردم آب خالیشو جدا کردم بخوره با قاشق گذاشتم دهنش از دخنش ...

کاملا درکت میکنم ولی یا چشمم ترسیده یا وقتی قورت میده گلوش درد میگیره طفلی

ببین اخه من حرصم میگیره ک من از اول درست رفتم جلو دقیقا غذا میذاشتم رو میز غذاش هر چقدرشو ک دوست دا ...

دقیقا گاهی همسر من می‌گفت امروز برات پاستیل میخرم، فلان میخرم ...و اینا باعث شد زنگ میزد ب باباش می‌گفت برام اینو بخر ، اونو بخر و دیگ اصلا نمیخورد، منم ممنوع کردم، ب همسرم گفتم هیچیییییی نخر بذار قدر غذا رو بدونه، الان جز میوه چیزی نیست ک بخوره...من البته پیتزا و اینا هم درست میکنم براش ، با پنیر کم، اونا رو بهتر می‌خوره ...دیگ تلاشمو میکنم 😁 باقیش دست ما نیست دیگ عزیز جانم ☺️ بیا سعی کنیم با آرامش مون، بهشون آرامش بدیم، آرامش روان و شادی ، از غذا مهمتره...روحشون از شادی ما شاد میشه با عصبانیت ما فقط پر رو تر میشن...تازه چند صباح دیگ طلبکار میشن میگن شما مادر و پدر بدی بودید😅 بی خیال ، ساده تر بگیر. بذار حالتون خوب باشه❤️💖

✨با یاد بهرام بیضایی بزرگ، اسم فامیل خویش را از ایشان وام گرفتم✨زنی هستم در آستانه ی چهل سالگی✨اگر کمتر از سی سال دارید سعی کنید با من وارد بحث نشید. مرسی از شما😉از سال نود و شش اینجام✨
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792