اول گرونی
و اینکه باز قرارع با مادرشوعرم تو یک ساختمون زندگی کنیم
اینکه دوس پسرم شرایط ازدواج نداره بعد س سال
دومی: شغل برای خودم
سومی: کنکور ارشد
یه سری آرزوها و افکاری دارم و تو ذهنم پرورششون می دم
اتفاقی می افته و کسی مثلا دختر عمه دختر دایی و... بهم بدی ای می کنه و تو دلم یا موقع بحث و جدل با پدر مادرم غیبت اون شخص رو می کنم
عین اون آرزوم قسمت اون شخص میشه
سفر مشهد
سفر کربلا
انواع خواستگار
شغل
قبولی آزمون
خرید گوشی
و......
دیگه خسته شدم
باید اساس کشی کنم دنبال خونه رفتن و خونه پیدا کردن توی گرونی بزرگترین دغدغه و مشکلمه الان
خیلی زیاده :)
امتحان فردا م و اینکه کارت ورود به جلسه شو پرینت نگرفتم .اینکه وامم کی اوکی میشه.اینکه از یه معامله ای که توضرره چجوری وکی قراره بیرون بیام.
میخوام بینیمو عمل کنم اما نمیدونم پیش کدوم دکتر
ای جانم❤️❤️❤️
ما چقدر گناه داریم ما زنا
تا حامله نمیشیم یه جور غصه داریم
تا میشیم همش نگران روند بارداریم و درگیر هزار ازمایش و سونوگرافی و استرس۹ ماه
بعدم بچه دار شیم یه مدل دیگه
حس میکنم خدا مارو فولادی افریده
مردا مه طاقت این چیزارو ندارن😭🤣
بیکاری و مجرد بودنم
5ساله
بخاطر مسائل اقتصادی
خیلی خودش رو درگیر کرده چون میخواد اول از لحاظ مالی کامل تو رفاه باشیم
جدا که نه آخه پدر خوبیه شوهر خوبیم هست حداقل از اطرافیان خیلی بهتره الان تنها مشکل همین قضیس که موقته ولی نمیدونم کی تموم میشه
فکر مهاجرت داداشم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز