اسی من اینطور برداشت کردم که یه زمانی ماشین واسه شوهرت بوده ولی الان بعد چند سال یادشون افتاده که شوهرت اضافه بر زمین ، ماشین هم واسش خریدن
قرارم باشه از کسی شاکی باشی واسه دروغ اون یه نفر شوهرته
الانم واسه ۲۰۰ تومن نمیخواد زمین بفروشه شوهرت
ماشینو بفروشین تا حرف و حدیثی نباشه
الان دنبال چی هستین اینک ببینید من چیکار میکنم
عزیزم کاریه ک شده انقد پیگیر نباش زندگیتو تلخ نکن بلخره ک بر تو مادیات مهم نبوده
بلخره همسرتم از اون‌ماشین سهم داره نمیشه گفت به طور کامل دروغ گفته ..فقط نگفته ک شریک نیست
به قول مادرم ته بعضی چیزا نرو
چند وقته تاپیکاتودارم میخونم شک نکن میخوان فقط طلاهاتو ازت بگیرن نقششونه خیلی باید ساده باشی ک نزنی ب سلیطه بازی
اگر دفعه بعدی حرفش شد صداشو ضبط کن بعدم بهشون بگو با شوهرم طرفید ن من ،منم طلاهامو به خاطر هیچ کس نمیفروشم
شما هر چی میکشید از دست این مادر و دخترن ،انقدر این زن ینی مادرشوهرت سیاست داره که میخواد با خنده و بدون ناراحتی طلاهاتو از چنگت دراره
دیشب بالاخره با مامانم تنها شدم و همه چیو براش تعریف کردم.اونم میگفت چرا وقتی گفتن سهم ما دیر نمیشه و فعلا نده چرا نگفتی کدوم سهم ماشین که خودتون گفتین از شوهر منه
ولی چکار کنم که همیشه خدا لالم
توروخدا فقط دعا کنین برادرشوهر بزرگم بگه سهم نمیخوام.اون اگه بگه نمیخوام بقیه برادر خواعراش هم تابع اونن و این وسط دست خواهرشوهرم رو میشه که همه این حرفا و دروغا از طرف خودش بوده
