من اصلا بهش زنگ نمیزدم،اصصصلا،
فکر میکردم حتما حتما اون باید بهم زنگ بزنه،
یعنی تو اون مدت ۲،۳ ماه یکبارم بهش زنگ نزدم،
وقتی هم ازش خبری نشد بازم بهش زنگ نزدم تا مدتها،
خجالت بود ،یا حیا،یا غرور،
شاید همه اینا باهم
ولی سالیان سال بهش فکر کردم و غصه خوردم،
ولی با اینحال خودم و برای همیشه از دیدش مخفی کردم،
اصلا محل کارم و عوض کردم،
بیرون خیلی در نمیومدم بعد از رفتنش،
یکی دوبارم بیرون دیدمش اصلا نتونستم نگاش کنم،
انگاری خودم شرمنده اش میدونستم،
از اینکه عشق خوبی براش نبودم💔💔💔
گاهی قسمت هم دست خوده آدمه،