هر بار که صدام میکنه استرس میگیرم میگم حتما فهمیده به خدا اینقدر که تو عذابم میخوام برم بهش بگم خودمو راحت کنم قرار بود جشن یلدا بگیرن تو مدرسه دخترم تعطیل شدن مدارس نگرفتن چون پول جمع کرده بودن گفتن جشن بگیریم ولی برا روز مادر مادر ها هم بیان شوهرم مخالف این چیزاست من بهش نگفتم یواشکی رفتم نیم ساعته تو جشن بودم زودی برگشتم از اون روز یه اب خوش از گلوم نرفته
جاریمو بعد مدتها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳
پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم میخوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉
بگو که نیستی فقط خدای جانمازها❤بگو که چاره سازی و خدای چاره سازها❤بگو که نیستی فقط خدای در سجودها❤تو در قیام سروها،تو در خروش رودها❤تو در هوای باغ ها،میان شاه توت ها❤تو بر لب قنات ها،تو در دل قنوت ها❤خدای من،چه بی خبر قدم زدم کنار تو❤رفیق من،چه دیر آمدم سر قرار تو❤قرار من،قرار لحظه های بی قرار من❤خدای من،یگانه ی همیشه در کنار من❤❤
اگه پشتت بهشون قرصه وپدر مادرت حمایتت میکنم جدا شد وشرط برگشت رفتن به روانپزشک و مصرف دارو بزار تا ک ...
حق طلاق دارم شوهرمم بارها بهم گفته جدا شو بچه رو هم ببر همایت مالیت هم میکنم یه روز دوست دارم جدا شم فرداش پشیمون میشم نمیدونم حسمو درک میکنی یا نه ولی سردرگمم نمیدونم چی درسته چی غلط