این مدیر مالی یه شرکت
منم رشتم حسابداری ، مامانم بهش گفت یسنا رو میتونی با خدا ببری کارآموزی اینم گفت اره چرا که نه
تازه کلییی هم امید داد که یه حسابدار حرفه ای میشی این حرفا
ولی از اول تا آخر که یک ساعت داشت حرف میزد گفت ببین حقوق نداریا من گفتم باشه کارآموز که حقوق نداره
خلاصه دو روز پیش زنگ زد که بیا رییس شرکت میخواد ببینت منم پا شدم رفتم شرایط کار رو گفت در نهایت حرفاش گفت اتفاقا ما یه کمک حسابدار هم میخوایم
یه ماه کارآموزی بیا بعد بهت حقوق هم میدم