بنظرم ذهنیتت رو درست کن و نسبت بهش بدبین نباش
اگه بخوای وسواس بخرج بدی ناخوداگاه اتفاقات عجیب غریبی برات میفته که ممکنه خیلی تصادفی به شک وتردیدت دامن بزنه
منخودم معتقدم که زن باید تو زندگی مشترک اگاه باشه
آگاه بودن با مشکوک بودن خیلی تفاوت داره
آگاه بودن یعنی با اعتماد به نفس رفتارکنی و افکار منفیت روی رفتارت تاثیر آنچنانی نذاره وهمه چیز تحت کنترلت باشه
ولی مشکوک بودن یعنی اینکه هراسون دنبال یه ضعف میگردی تا خودخوری کنی و منتظر کوچیکترین نشونه ای که از درون وبیرون بشکنی و داغون بشی
و قدرت کنترل زندگی ازدستت درمیره
ازت خواهش میکنم ازاین به بعد به خودت سخت نگیر این مدت انقد روزای پرچالشی رو گذروندی که مطمئنا خیلی تجربه کسب کردی و نسبت به قبل پخته تر شدی و دیگه میدونی چیا آسیب زاست و ازاونا دوری میکنی
و یه نکته ی دیگه
بنظرمیاد میتونی براحتی روی همسرت تسلط لازم رو داشته باشی
یکم سیاست لازمه و جدیت
اگه این دو مورد رو چاشنی زنیّت کنی همسرت مثل مومی میشه میتونی به هر شکل ورز بدیش
و اینکه تاالان باید این تغییر مود همسرت دوران آزمونای مهم دستت اومده باشه و امکانش هست که بازم وقتی که استرس داره تو لکِ خودش فرو بره
شما الان که ثبات داره استفاده کن و نفوذت رو روی همسرت زیاد وزیادتر کن و همه جوره نفر اول و آخر زندگیش باش
با سیاست٬ خونواده و دوست رو از زندگیش حذف کن و سعی کن که اولین نفر تو ذهن و زبان همسرت باشی