یکی از مشکلاتم که شبو روز واسم نذاشته همینه
به این که ازدواج کردم در آینده من زودتر بمیرم همسرم چیکار میکنه یا اگه همسر بمیره من چیکار کنم دور از جونمون
یا مرگ خانواده و...اون موقعیت ها همش میاد جلو چشمم
میدونین خیلی درگیرشم میخوام به چیزای خوب فکر کنم یهو میخوره تو ذوقم..
همینطوریشم خیلی نگرانم نسبت به این قضیه
نامزدم که میخواد بره شهر دیگه همش نگرانم اتفاقی واسش بیوفته بدبخت بشم
از این طرف فامیلای حسود و بخیل نامزدم هستن که بهش حسادت شدید دارن مواقعی که موفق میشه
میترسم چشم نظر اونا روش اثر بزاره اتفاق بدی بیوفته زبونم لال
چیکار کنم چه تمرینی هست دیگه ذهنم به اون چیزا فکر نکنه