باردارم و پشیمونم

دیگه پشیمونی نداره که کاریه که انجام شده

عزیزم چرا شل گرفتی پس؟باید بیشتر مراقب میبودی ولی الان دیگه دیره پشیمونیم بی فایده اس تو صاحب یه بچه میشی تا اخر عمرتم نسبت بهش مسئولیت داری..نمیتونی نادیده بگیری متاسفانه گناه داره.‌‌..منم مثله توام یعنی به هیچ عنوان دلم نمیخواد بچه دارشم و دلایل خودمم دارم وهیچ وقتم نمیزارم این اتفاق برام بیفته...ولی اگه جای تو بودم و دیگه کار ازکار گذشته بود سعی میکردم بهترین مادر دنیا برای اون بچه باشم وعاشقانه دوسش داشتم 

خیلی بیشعورن ببخشید البته زن باردار حساس میشه بخاطر بهم ریختگی هورمونها

افرین خودتم میدونی ناشکری بده پس تا دیر نشده و یه عمر اه و حسرت وافسوس همراهت نباشه توبه کن و با نینی نازت که بحز تو پناهی نداره فکر کن اون الان فکر میکنه مادرش دوسش داره و با چنگ ودندون به تو چسبیده چقدر بده که بفهمه مادرش دوس ندارا

نه بابا خدا نسبت به مامانا خیلی مهربونه توهم که بارداری خیلی بهت مهربون تره نشنیدی میگن دعای خانومای باردار مستجابه چون خدا بهشون نظر ویژه داره. بخشی از حالات روحیت طبیعیه بخاطر تغییر هورمون هاست همین که تومیدونی یه بچه چقدر مسئولیت داره ومیترسی از مسئولیتش نشون میده چقدر ادم بافکر ودرکی هستی ولی گلم اگه نخواد هیچ برگی از درخت نمیفته بهش توکل کن و تو مامان خیلی قوی هستی بعدشم بچت که قلبش دیرتر تشکیل شده مشخثه یه نابغه داره به دنیا میاد که مامانش تویی

چون بدون دردسر ودوا دکتر باردار شدی قدر نمیدونی باید چندسال دوندگی میکردی  وپول خرج میکردی دنبال بچه اون وقت حساب کار دستت نیامد

میامد

قربونت منم تازه باردارشدم میدونی  من چجوری فکرمیکنم من وتو الان میزبان آفرینش خداییم خدا الان توی بدن ما داره یه انسان رو پرورش میده  پس ما با بقیه ادمای اطرافمون خیلی فرق داریم گلم مادربودن یه رنج ابدیه انگار همیشه یا تکه از وجودت ازت کنده میشه وروی زمین راه میره با شادیش خوشحال میشی و هیچوقت راضی نمیشی خار تو پاش بره ولی حس مادربودن به همه این اذیت ها می ارزه 

الهی قدمش براتون مبارک باشه و بچه صالح و سالمی تحویل جامعه بدی

بخدا خواهرم ۴سال در دکترا بود چقدر دارو هورمونی باعوارض خورد چقدر هزینه کرد چقدر ازماییش خون  داد چقدر رفت وامد از لحاظ روحی دیگه نابود شد تا خدا بالاخره بهش لطف کرد یه بچه بهش داد قدر بدون گلم همین الان بگو خدایا شکرت