من دوماهمه تقریبا و خیلی پشیمونم
از مجردی از بچه ها متنفر بودم همه اینقدر تو مغزم کردن ک بچه هودت فرق داره برات ک بخاطر شوهرم باردار شدم چون بچه میخواست
دعا میکردم قلبش تشکیل نشه و نشد گفتن باید تکرار بشه و بعد تکرار قلب تشکیل شده بود
خیلی حالم بده همش میگفتن صدای قلبشو ک بشنوی عاشقش میشی ولی بدتر شدم
کیا مث من بودن خوب شدن
تو رو خدا کمکم کنید من نمیخواستم یکی دیگه رو بدبخت کنم و ب دنیا بیارم از بزرگ کردنش و مسوولیتش میترسم
همش ب شوهرم میگم بعد زایمان میدمش بهت کلا مال خودت
چرا اصلا ذوقی ندارم
دلم میخواد بمیرم یا خودکشی کنم
دلم میخواد این ی کابوس باشه و از خواب بیدار شم