یه خواهر شوهر دارم همسن خودم به اون بگم از این کارشون خوشم نیومده یا حرفی نزنم ؟
الان وضع خیلی ها همینه. این آخریه که کاسب های خانواده مون راهمون ندادن و می‌دونم از اول حاضر بودن اهل هر کاری باشن وضعشون بهتره. بجز این می‌دونم که خود ما وضعمون با بهره بانکی نزول (در حد ۳۸درصد) دهه هفتاد به اینجا رسیدیم.
پس با نگاه به اطرافیان که سالها سختی کشیدند و در سختی و نداری فوت کردن و یا زندگی به سختی میگذرونن میشه درک کرد که توان دارهای فعلی با پول غیر نزول به اینجا نرسیدن و نمیرسند
ما تفریحمون فقط غذا خوردن و با اون فیلم تکراری دیدنه
ببین یه چیزی بگم بهت ک ازین ب بعد با کسی رودربایسی نداشته باشی،من به عنوان تک دختر خانوادم خیلی حمایتشون میکردم از هر لحاظ نمیزاشتم خانوادم حتی برای کوچکترین نیازاشون به کسی رو بزنن همه کا ارو از صفرتاصد خودم انجام میدادم شخصا براشون،پریشب داداشی که هم درحقش خواهری کردم هر مادری تو حساس ترین لحظه ها زندگیش کنارش بودم یه رفتاری باهام کرد که بعد دوشب تا این وقت صبح بیدارم و نتونستم هضمش کنم،فقط کارایی ک براش کردم مث فیلم از جلوم رد میشن،این روزگار دوره ای شده ک خواهر برادر خودتم پشتتو خالی میکنن و هیچ فایده ای برات ندارن
حالا من برادر خودم مثلا اصلا رودار نیست ولی اوتم درکل با خانمش که هردو جوانن مدام دوست دارن بیان خونه ما من اصلا حوصلم نمیکشه حتی به اونها چرا درک نمیکنن ما که یالهاست ازدواج کردیم چقدر خسته ایم
فقط با مامانم دعوا کردم که روزی که خواستم کارم را بزارم کنار هی میگفتی نه الان چیزی از من نمونده و فکر نکن باید حوصله زیادی داشته باشم
من حدود ۲۰ ساله کار کردم اونم کار سخت
