کیا تو خانواده ضعیف بزرگ شدن

دوره احمدی نژاد فقط سیب زمینی میخوردیم😁😁 ایندفعه ک گفتن احمدی نژاد باز میخواد کاندید بشه میگفتم وای خدا نکنه😁😁دوباره سیب زمینی 

الان خوبی راضی هستی از زندگیت؟ 

با همون پسر دایی

همیشه به خاطر کفش ولباسام مسخرم میکردن منو تو جمعشون راه نمیدادن تا الان که 28سالمه یه آدم منزوی شدم که از اجتماع فراریه

چقد دلم کاپشن بلند دوستم رو می خواست کاپشن های سبز زرد و آبی که می پوشید چکمه های نا پلاستیکی بود مه زمستون و تابستون با همون مدرسه می رفتم اما چکمه های دوستم از اینایی بود که داخلش کرک و خز داشت خیلی گرم بود یه چیزی از گردنش اویزن بود دستاشو می کرد داخلش تا سردش نشه 

من هیچ وقت از این چیزا نذاشتم 

مامانم فک می کرد پس انداز بشه خیلی خوبه چه فایده نه به خودش رسید نه گذاشت ما به خودمون برسیم 

یادمه شلوار زیرو تین تازه مد شده بود همه دوستان داشتن اینقدر خودمو به آب و آتیش زدم تا بالاخره با هزار منت خرید

نگفت اینا دخترن نگفت اینا آینده میخوان 

هیچی 

اینقدر که الان شاغلم متاهلم اصلا نمی تونم به خودم برسم اصلا حال و حوصله ندارم

همیشه بدتری هس ، من از نظر مالی یکم بهتر بودم یعنی مث تو مجبور نبودم میوه بدزدم یا از خوراکی ریخته های بقیه بردارم بخورم ، اما ن تونستم ازدواج کنم ن بچه داشته باشم و ن سلامتی ، مریضی هام همه از اعصابه ، هر روز میگم چرا این زندگی کوفتی تموم نمیشه ، منم نزدیک چهل سالمه

هعی 🥲🥲🥲🥲

خاعک تو سرش

بابای من خواهرم و دختر همسایه مونو ک پدر نداشت می‌برد مدرسه همیشه هم با اینکه ماشین خالی بوده جفتشون رو جلو سوار میکرده

الان خواهر میگه چرا اینجوری سوار میکردی جفتمون رو جلو میشوندی

بابام میگه واسه اینکه اون پدر نداشت و ناراحت نشه...

بابای من اون بود این شد

اون مرتیکه ببین چی شد....

۸۹ تا ۹۳ دانشجو بودم نهایتا ۲ ترم آخر شاید ماهی ۷۰ بهم میدادن

حالا من یچی بگم

من هیچوقت از حوله استفاده نمیکنم...😅😅😅

کلا بدم میاد یچی بکشم رو بدن خیس

موهامو خشک میکنم و لباس میپوشم 

 ۳۷ سالمه تا ۳۱ فقیر فقیر حتی پول خط واخد هم نداشتم 

لباس مرتب ارزوم یود هیچ وقت دوست نداشتم خواستگار بیاد چون میدونستم فقیر میزنن تو سرش 

الان که همچی دارم عین واقعیت میگم غصه لباس  نخورید 

خاطرات برام اشناست