کیا تو خانواده ضعیف بزرگ شدن

آدم هزار تومن باشه کل داراییش ولی انقدر قلبش سیاه نباشه،🙂

عزیزم خیلی گذشته سختی داشتی، این باورهای محدودکننده ای که بخاطر شرایط سخت بچگیت درونت نهادینه شده نمیزاره بیشتر از یه حدی بتونی رشد کنی، سعی کن این باورهای محدود کننده ات رو روی کاغذ بیاری و کم کم به مرور تغییر بدی، اینکه وقتی غذای خوب میخوری فکر میکنی لیاقتشو نداری خیلی فاجعه ست، یه سر به سایت عباسمنش بزن و فایلای رایگانشو گوش کن خیلی کمکت میکنه

وضع مالی بد نداریم ولی از لحاظ فرهنگی خیلی عقب مونده ایم حس میکنم خیلی عقده دارم ولی روشو ندارم بگم

چه عدالتی داره این دنیا💔😥

چقدر این سختیا باعث شده یسری مامانای افسرده بشیم و ضعیف معلوم نیست هر کدومشون به روحمون چه ضربه ای زدن 

من کل رفتار الانم همش برگرفته از کودکیم بوده

ما مدرسه ک میرفتیم شغل پدرامونو میگفتیم من چون بابام کاگر بود عیدا بهم کفش میدادن یه ذوق یه خجالت قاطی میشد باهم نمیدونستم از کدوم بهره ببرم 

زمستونا با چکمه پلاستیکی کلی پیاده میرفتم تا مدرسه 

بعد میدیم مدرسه تعطیله بخاطر برف 

بعد من چون مادر پدرم سواد نداشتن هیچوقت پیگیر اخبار نمیشدن ک بفهمن با انگشتای یخ زده دست و پاهام میرسیدم خونه از درد سرما میگرفتم زیر اب داغ بدتر میشد وای یادش بخیذ هنوزم فکر میکنم اون موقع خوش تر بودم التن زندگی رنگ و مزشو از دست داده 

من دانشگاه علوم پزشکی کرج درس خوندم

۷۰۰کیلومتر با خونمون فاصله داشتیم

فقط ی شلوار کبریتی مشکی با خودم برده بود 

کسی بهم اهدا کرده بود

ی روز نشستم رو زمین کامل باز شد ، پوسیده شده بود

ولی در کل اون موقع ها هم خیلی اذیت نشدم

الان خداروشکر ، تقریبا اوضاع خوبه

تک تک شو کشیدم تک تک شو با چشمای نمناک خوندم ، یادمه بچه بودیم وقتی مریض میشدیم بابام با هزار توپ و تشر میبردمون دکتر ، و هزار تا حرف و ناسزا بارمون میکرد که مریض شدیم جالبیش اینجا بود که همیشه خدا هم مریض بودیم 😭

چون بخاطر تروماهایی که داشتی درونا خودتو لایق طلا نمیدونستی، خیلی سخته منم تجربه ش کردم ولی مال من در برابر شماها یک به صده

آره چند ماهه جابه جا شدیم نه بهتر نیست ...

چی بگم تمام زندگی من با بی عدالتی گذشت بقیشم داره این جوری میگذره

😔😔😔😔😢😢😢😢😢گریه م گرفته 

خوب شد یکی امشب اومد یه تایپک حق زد 

سلام ماهم به زور یه تلویزیون سیاه سفید خریده بودیم یه روز داشتیم نگاه میکردیم بابام اومد خوردش کرد گفت برق مصرف می‌کنه تو اوج بدبختی بزرگ شدیم

۸ تا بچه بودیم و  کارگر  بود. چی کار میکرد . کاری ازش بر نمی اومد دیگه. آخر سر هم توی ۵۵ سالگی مشکل قلبی گرفتش و خونه نشین شد و خودمون کار کردیم ودرس خوندیم ولی قدیم همش مثل یه بغض  توی گلومه

برای خواهرت صلوات میفرستم❤️❤️

تنها کاری که ازم برمیادعزیزم

عدالت کجا بود آخه ، من که ندیدم 😭