بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
یادمه لباس زمستونی نداشتم مدرسه میرفتم میگفتن یخ نزدی از سرما لباست کو ، میگفتم گرممه سرما حس نمیکنم ...
دقیقا حسرت پالتوروداشتم .بهم میگفتن چرانمیخری میگفتم دوست ندارم وله له میزدم برای پالتو ..پول توجیبی بهم نمیدادن .خوراکی نمیدادن .میرفتم .کیک خشک شده زیر میز شیفت صبح ومیخوردم یاچندروزمونده تو نیمکت ..کیفم پاره بود زودترازبقیه میرفتم میزاشتم رو نیمکتم .میمومدم صف وای مایستادم .تا کسی کیفمو نبینه
الهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم .هدیه برای امام زمان ...خدایاشکرت .ممنونم ازت .
کلاس سوم بودم سال۷8.من شاگرد ممتاز کلاس شدم.معلم گفت به مامانت بگو برات جایزه بخره سر صف بهت بدیم. منم بچه یتیم.هیچی نداشتیم.حوله حمام که همه ازش استفاده میکردیم و کادو کردم.دادم مامانم ببره مدرسه.سر صف که دادنش بهم.هر چی دوستام گفتن وای چه بزرگه بازش کن بینم چیه قبول نکردم.چون قشنگ آبروم میرفت
من خودم در رفاه بزرگ شدم ولی همسرم نه میگفت حتی پول ندلشتم تو دانشگاه رورانه پول سلف بدم دو روز یه وعده خوردم به دوستام دروغ گفتم خوردم پدر مادرش فقط بچه اوردن ولی همسرم خودش تلاش کرد الات خداروشکر بدنییت الانم از لحاظ مالی تحت فشاریم ولی معامله کردیم همسرم خیلی سختی کشبده با یه پدر مادر بیخیال بچه حتی ازدواج کردیم پول یه کارتون شیرینی هم برا همسرم خرج نکردن