2777
2789
عنوان

ترسناکترین تجربه های ماوراییتونو بیاین بگین

| مشاهده متن کامل بحث + 6646 بازدید | 481 پست

اون خونه ای ک ما قبلا بودیم رو کوه بود

بعد کلا زن صاحب خونه قبلیه رفته بود حموم

بعد دخترشو صدا زده بود ک بیاد پشتشو لیفه بکشه دخترش اومده بود

اینقدر پشتشو لیفه کشیذه بود ک ازش خون میومدهرچقدر گفته زنه بود بسه دختره ول نمیکرده اینم ترسیده لخت پریده بیرون

بعد از پنجره توهال ک بیرون ازش معلوم بود دخترشو دیده بود ک‌ بالباس بیرون داشتع از درحیاط میومده تو

بعد من قبلا‌ تو هال بودم در اتاقم نیمه باز بودبعد یهو دیدم از زیر دیر چندتا پا حالت سم درحال راه رفت ...

وای من قلبم با خوندنش ایستاد 

 عاشقترین زن 💚🌈 کیان مامانش  💋😍شاید ۳.۴ سال پیش هیچوقت فکر نمیکردم بخاطر اینکه کوچولوم تو بغلم آروغ بزنه     اشک شوق بریزم و بگم منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت هر نفسی که فرو میرود ممد حیات است چون برمی اید .....😍   میشه یه صلوات مهمونم کنید مشکلم حل شه مهربونا؟😍

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

حالا من یبار داشتم تو سایت همین چیزارو تعریف میخوندم یدفعه چراغ اتاق بعد چندوقت درست بودن خاموش روشن ...

منممم یک بار داشتم درمورد همین موضوعات می‌خوندم در اتاق خود به خود باز شد با اینکه کسی خونه نبود ببین ریده بودم به خودم🤣🤣😐

چرا

وای چرا داره انقد ترسناکه و واسه این تایپک موووده 😂👻

 عاشقترین زن 💚🌈 کیان مامانش  💋😍شاید ۳.۴ سال پیش هیچوقت فکر نمیکردم بخاطر اینکه کوچولوم تو بغلم آروغ بزنه     اشک شوق بریزم و بگم منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت هر نفسی که فرو میرود ممد حیات است چون برمی اید .....😍   میشه یه صلوات مهمونم کنید مشکلم حل شه مهربونا؟😍

منممم یک بار داشتم درمورد همین موضوعات می‌خوندم در اتاق خود به خود باز شد با اینکه کسی خونه نبود ببی ...

خدارشکر اونموقع تنها نبودم ولی الان 😐😐 تنهام 

 عاشقترین زن 💚🌈 کیان مامانش  💋😍شاید ۳.۴ سال پیش هیچوقت فکر نمیکردم بخاطر اینکه کوچولوم تو بغلم آروغ بزنه     اشک شوق بریزم و بگم منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت هر نفسی که فرو میرود ممد حیات است چون برمی اید .....😍   میشه یه صلوات مهمونم کنید مشکلم حل شه مهربونا؟😍

خیلی ترسناکه؟

ببین نویسنده اش قلم قوی ای داره از بچه‌های نود و هشتیا بود و از سال ۹۰ اینا داره رمان ترسناک مینویسه، به شخصه از طرفداری پر و پاقرصشم و همین دیروز ساعت ۷ پسران بد ۳ منتشر کرد من تا ۴ صب داشتم میخوندم🤣🤣🤣🤣 یکی خوشش میاد یکی نمیاد از نظر من و فن پیجاش که عالیه قلمش

پیشنهادم این‌که بخونی صدرصد پشیمون نمیشی

چون عاقبت کار جهان نیستی است انگار که نیستی تا هستی خوش باش

لطف کسی ریپلی نکنه حمله نکنه حوصله کل کل ندارم 

تعریف  میکنم چند نمونشو خیلی اتفاقا افتاده خیلی ا شو یادم میره 

چند بار صدای اینکه کسی در هال رو میزنه تو خونه ویلایی یا اینکه در هال بسته میشه بعد تنها نبودم .اول با بهت و ترس نگاه هم میکنیم میریم در هال باز میکنیم کل حیاط  انبار ی رو پشت بوم میگردیم کسی نیست .

چند بار در حال خوابوندن بچم تو اتاق که انگار صدای پای کسی میاد تو هال و بعد صدای ریختن آب تو لیوان .بچم نگاه میکنه با ترس میگه کیه منم واسه اینکه نترسه میگم بابایی .درحالی که پدرش خواب خوای بوده .

یکبار دخترم رفته دستشویی با عرض معذرت ساعت ۴.  ۵ صبح یکی با سنگ خیلی بزرگ میزنه چند سانتی دخترم خدا بهش رحم کرد .آدم عاقل  هیچوقت اینکارو نمیکنه چون واسش دردسر میشه قطعا .کلا کار آدم نبوده .

۲ بار با  صدای مرد از خواب بیدار میشدم فکرای الکی راجع به دخترم  میکردم که حتما داره تلفنی با کسی حرف میزنه همون موقع بلند میشدم می دیدم دخترم کاملا خواب .و گوشیش کنارش نیست توی شارژ .

یکبار از خواب بیدار شدم کسی اسمم رو از دور صدا می‌کرد نصف شب .چند بار .

نگید خونتون جن دار ه منم همین فکرو میکردم الان ۲ تا خونه عوضکردیم باز هم همین وضعه.

چند روز پیش یکی از شیشه‌ای ادویه جات از کمد گاز (درش کنده شده )پرت شد وسط آشپزخونه .هنوز ۲ ماه نیست اومدیم خونه جدید .

یعنی هر خونه ای میرم همین وضعه.


وزن اولیه ۶۱وزن فعلی ۵۷/۵وزن هدف ۵۵
کاش حداقل ببرنم تو یک کلبه قشنگ وسط جنگل 😂😂بعد بین پسرای خوشگل مشگل و عاشق😂😂😂😂توبه توبه

🤣🤣🤣🤣 عزیزم چه رمااانتیک 

اونجا تهش سر اینکه کدومشون پوست ادمو بکنه و ببره کدومشون چشمارو در بیاره بحث کنن

ترسناک تر از این حرفاست 🩸🩸🩸🩸🥶

 عاشقترین زن 💚🌈 کیان مامانش  💋😍شاید ۳.۴ سال پیش هیچوقت فکر نمیکردم بخاطر اینکه کوچولوم تو بغلم آروغ بزنه     اشک شوق بریزم و بگم منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت هر نفسی که فرو میرود ممد حیات است چون برمی اید .....😍   میشه یه صلوات مهمونم کنید مشکلم حل شه مهربونا؟😍

بعد کلا من اینقدر تواین خونه دچار اذیت ازاراشون شدم ک کلی دعانویس رفتم 

فکرکن نباید انواع ادویه ها پیاز لبنیات غذاهارو میخوردم

غذام فقط توچندتا غذای بی مزه خلاصع میشد💆🏻‍♀

بعد ی شب تو اتاقم دراز کشیده بودم

یهو مامانم از در اتاق اومد تو بهش گفتم تشنمه برام اب بیار

رفت برام اب بیاره دیدم دوتا مرد اومدن تو اتاق ک بوی خیلی بدی داشتن بعد مامانم بی توجه ب اونا اومد لیوان ابو ب من بده من میخواستم ب مامانم بگم اینا کین دیدم یهو مامانم دستشو گذاشت رو لبم

بعد دوباره در اتاقم باز شد یکی شبیه مامانم اومد من این صحنه رودیدم اینقدرترسیدم اینقدرجیغ زدم ک‌نگو

بعد این اخری مامان خودم بود لبم چن ماه کج بود🥲

ببین نویسنده اش قلم قوی ای داره از بچه‌های نود و هشتیا بود و از سال ۹۰ اینا داره رمان ترسناک مینویسه ...

از شب اینو خوندی؟ بسم الله من بچگیام بیشتر دل و جرعت داشتپ از وقتی یبار در نورد اینچیزا صحبت کردم و تو خواب کابوس خفه کننده میدیدم غلط کردن افتادم 

 عاشقترین زن 💚🌈 کیان مامانش  💋😍شاید ۳.۴ سال پیش هیچوقت فکر نمیکردم بخاطر اینکه کوچولوم تو بغلم آروغ بزنه     اشک شوق بریزم و بگم منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت هر نفسی که فرو میرود ممد حیات است چون برمی اید .....😍   میشه یه صلوات مهمونم کنید مشکلم حل شه مهربونا؟😍

🤣🤣🤣🤣 عزیزم چه رمااانتیک اونجا تهش سر اینکه کدومشون پوست ادمو بکنه و ببره کدومشون چشمارو در بیاره ...

😂😂نه دیگه من مثبت نگرمم (😉الکی)زد وپادشاهشون عاشقم شد منم ملکش😉😂

بعد مامانم برا من نذرکرده بود رفتیم امام رضا

بعداین ک زیارت کردیمو مامان بابام نمد رفته بودن کجا من توماشین بودم یهو یکی با صدای سرد تو گوشم بهم گفت اون اقارو دیدی کل تنم یهو شروع کرد ب لرزیدن

بعدا پیش دعانویس فهمیدیم منظورشون از اون اقا امام رضا بوده💆🏻‍♀

از شب اینو خوندی؟ بسم الله من بچگیام بیشتر دل و جرعت داشتپ از وقتی یبار در نورد اینچیزا صحبت کردم و ...

من عاشق اینجور چیزهام🤣🤣🤣 ولی متأسفانه این‌جور چیزها عاشق من نیستن🤣🤣🤣

چون عاقبت کار جهان نیستی است انگار که نیستی تا هستی خوش باش
من یادمه یه سوسک پدرسوخته تاصبح نذاشت بخوابم وصبح پیداش کردموبعدش آروم گرفتم خوابیدمترسناکترازاین بر ...


😂😐👍🏻 من از دو تا حشره و خزنده موذی میترسم که اسمشونو از ترسم نمیارم  تو تایپک که نیان تو اتاقم

 عاشقترین زن 💚🌈 کیان مامانش  💋😍شاید ۳.۴ سال پیش هیچوقت فکر نمیکردم بخاطر اینکه کوچولوم تو بغلم آروغ بزنه     اشک شوق بریزم و بگم منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت هر نفسی که فرو میرود ممد حیات است چون برمی اید .....😍   میشه یه صلوات مهمونم کنید مشکلم حل شه مهربونا؟😍

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792