قهر کردم رفتم خونه مامانم

بعدم وقتی میگفت طلاها کجاست نباید میگفتی نمیدونم 

باید میگفتی پیشمه چطور؟

بعدم میگفتی دفعه آخرت باشه سراغ طلاهای منو میگیری 

میدونم عزیزم 

ولی مردا از زن های زرنگ ب فولی از اونا ک فکر همه چیو میکنن متنفرن و از چشمشون میوفته 

از اینکه زنش وسط قهر یادش بوده چی ببره وچکار کنه برای زن یعنی این زن ب درد نمی‌خوره 

اسی بنظر من کار خوبی کردی طلاهاتو بردی 

شوهرسو میشناخته که طلاهاشو برده وگرنه چرا همون روز شوهرش سراغ طلا گرفته؟؟؟چون رفته بوده سراغشون

چون اینطور گفتی فکر کرده واقعا روی طلاهات حق داره 

شوهره چه مارمولکیه واقعا

زود رفته طلاها رو چک کرده

طلاق بگیر خودتو یه عمر راحت کن

اولین کیسی هستی که بهش میگم طلاق بگیر

به خانوادت گفته مثل سگای تو کوچه این

میگی همش تحقیر میکنه و رفیق بازه

جات بودم یه ثانیه هم باهاش نمی موندم

دقیقا حالم از اینجور مردا به هم میخوره

داخل نت راجب صلح درون سرچ کن بستگی به درون خودت داره 

برای من اینجوری بود ک داعم از خاطرا کودکیم با مادرم کینه داشتم از هرکسی ک بهم بدی کرده بود منم یا منفعل و بدون پاسخ بودم بهشون یا خیلی ترکیده بودم و خشمگین  کلا کینه هام رو دونه دونه نوشتم و تحلیل کردم ناراحتیام از اول با خودم صحبت کردم انگار 

و خودمو آروم کردم به خودم حق دادم و خودم رو تصحیح کردم

مثلا گفتم فلان جا اگ کتک خوردی تقصیر تو نبود پس دیگه لازم نیست غصه بخوری بابتش اما مادرت اگ‌تورو زد دلیلش این بود ک خیلی در عذاب بود و شاید اگ منم منم بودم فقط میتونستم روی تو خودمو خالی کنم و گاهی دلمم برای بقیه میسوخت و کم کم اروم شدم کینه های قدیمی رو کم کردم 

برو ک چند ماه بعد نگی کاری برا زندگیت نکردی 

چون چند وقت یعدغ آروم میشی و عذاب وجدان ک می‌تونستم و نکردم 

برو شاید هفته بعد شرایط بهتر شد 

اکه هفته بعد هم اومدی محکم تر می‌آیی بدون شک و ترس

صبرکن ادامشوبخون

لابد پیش زمینه داره ازشوهرو

ماکه نمیشناسیم اون میشناسدش

اینایی ک میگن برو طلاق یک ساعت بعد استاتر حتی تاپیکت یادشون نمیاد 

تو رو خدا این‌قدر خوشحال نشو کسی میگه آفرین کار خوبی کردی و برو برا طلاق 

همینا برا خودشون عمرا اینو بخوان

همون دیگه 

من صدسال قهر کنم شوهرم اصلا نمیدونه طلاهای من کجاس که بخاد سراغشونو بگیره ولی اینکه دو روز گذشته گفته طلاها کجاس یعنی خودشم کرم داره