امروزمن کلشو استراحت کردم که بعدا نی نی بیاد استراحت برام ارزو میشه فقط ناهاردرست کردم وظرفارو شستم
بعدش مامانمو ابجیم اومدن دورهم نشستیم حرف زدیم مامان جان وابجی خانم برام توپک خرمایی درست کردن حسابیم خوشمزه شدن
مامانی نگران نوه اش بود اسرارداشت برم سنو که یه وقت دیرنشده باشه ولی من ۳۹ هفتم کلی حرف زدم تاقانع شد که نوه اش دیر نکرده هنو وقت داره😂
اخرشم گف خب حداقل شنبه یه سر برو دکتر
مامان من عادت داره برای همه چی زیادی نگران باشه همین نیم ساعت پیش رفت ومنم اومدم اینجا 
میگم برای چالش اب نوشیدنای دیگم قبوله مث چایی ودمنوش یا نه اونا حساب نی
اخه من سرما خوردم دوروز فقط اب جوش وعسل میخورم یا چایی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز