بله هر وقت ميان اون نمياد خونه
اره خودمم ميرم
باور كن خيلي بهتر از قبله
همش توقع همش گلايه
دستشونو تا ارنج عسل ميكردن باز گاز ميگرفت
همش گلايه يك روز همو ميديدن تا ماها از راه رفتنشونم ايراد ميگرد ميخواست رئس اونام باشه يه حرفشو گوش نميدادن پدرمو در ميورد