2777
2789
عنوان

خانم های متاهل بیان جواب شدن لطفاً

| مشاهده متن کامل بحث + 363 بازدید | 58 پست
امیدوارم به خیر بگذرهالبته مطمئنم تهش همه چی خوب میشه هااما مسیر واقعا سخته خیلی اراده میخواد

اره خیلی 

وقتی واسه کنکور می‌خوندم هیچوقت این چیزا رو درک نمیکردم فقط فکر میکردم گل و بلبله بعدش الان دیگه .. 

گاهی پشیمونم که این مسیر سخت رو انتخاب کردم زن خونه دار میشدم یه نون و ربی هم میخوردیم

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

من یه مدت کتابخونه نیمه شب رو میخوندم آروم تر بودمگاهی وقتا قرآن باز میکنم آیه های امید بخش میاد آرو ...

آخی عزیزم منم دیگه خودم رو با گوشی و درسا سرگرم میکنم ولی دیگه شبا واقعا دلتنگ میشم

ولی من حتی از عنوان کردنش هم هراس دارم میترسم واسش چیز عادی بیاد

من مثل اینه که دارم تهدید میکنم و واقعا میترسم بعدش میبینم خودش هم همراهی میکنم که میدونه

گاهی وقتا به قول دوستمون میخوام کمتر زنگ بزنم که اون پیش قدم بشه ولی این روش روی شوهر من اثر نداره اینقده مشغولیت فکری داره که راحت تره بهش زنگ نزنم

خودم میگم یه حداقل هایی واسه خودم نگه دارم

یه‌ زمان های مخصوصی از روز 

که عادت کنه مثلا من هر روز فلان ساعت زنگ میزنم

که اگه یه روز زنگ نزدم خودش سراغم رو بگیره

زمان بره اما کمی جواب داده

این چیزایی که میگی رو‌ اجرا کردی و جواب گرفتی؟

بله

مطمئن باش که تو اگر از اون بزرگتر و موفق تربشی هیچ زنی نمیتونه جاتو بگیره

زمانیکه من دکتری قبول شدم(دانشگاه تهران) ، کلا تو فکر بود نکنه من دیگه نخوامش(آدمی که میگفت کاردارم بهم زنگ نزن).

تا زمانیکه پیشرفت کنی اون زیردستته اما امان از زمانیکه تو همسطح زنای دور و برش باشی، همش باید بترسی که وای همکارش،دخترخاله اش،منشیش،....

دوستم رو برای دوست شوهرم معرفی کرده بودم گفته بود نه این سطحش بالاتر از منه بعدا داستان میشه! 

گاهی وقتا به قول دوستمون میخوام کمتر زنگ بزنم که اون پیش قدم بشه ولی این روش روی شوهر من اثر نداره ا ...

تو هم مثل منی گلم ولی شوهر من وقت داره و سراغی ازم نمیگیره 

دیگه به خوبیای دیگه اش فکر میکنم و این که با هر کسی ازدواج کنی یه مشکلاتی داره حالا مشکل شوهرم اینه 

بلهمطمئن باش که تو اگر از اون بزرگتر و موفق تربشی هیچ زنی نمیتونه جاتو بگیرهزمانیکه من دکتری قبول شد ...

حرف شما درسته منم میخوام تا جایی که بشه درسم رو ادامه بدم و ولی خوابگاه و دوری نباشه و اینکه ورزش رو ادامه بدم . باشگاه برم . ساز یاد بگیرم . خودم رشد کنم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز