منم شرایطم همینه
اولا زیاد زنگ میزد اما کم کم انگار دارم فراموش میشم
به راه حلی رسیدی به منم بگو
فکر میکنی
من الان اصلا زنگ نمیزنم خودش وسط کارش زنگ میزنه که چرا بهم زنگ نمیزنی
مردا همه همینن، جدیشون بگیری خیالشون راحت میشه و میرن پی زندگیشون
اول اینکه سعی کنی همش رو به پیشرفت باشی
دوم هم بهشون وابسته نباشی
اینا رو رعایت کن ببین آرزوش میشه بهش زنگ بزنی
خیلی طولانیه بخوام بگم ولی عزیزم زود همبچه نیار،درست رو تا دکترا بدون وقفه ادامه بده و همش خودتو درگیر نشون بده، سرکار هم رفتی که عالیه بعد حالا با خیال راحت بچه دارشو
من خونه ندارم
اما درسام زیاده
ولی خب بازم آدم نیاز داره
باعث افتخاره عزیزم
آخه زن ها به یه منبع عاطفی نیاز دارن من وقتی این منبع رو ندارم یا دارم ولی انگار ندارم انگیزه واسه ادامه دادن ندارم الان ترم پنجم فقط می‌خوام تموم شده کارشناسی
خونه که هستیم حداقل همو میبینم اینجا که هیچی
بعدشم مردا اینطوری نیستن که بگن خب زنم داره درسشو میخونه منم تقوا پیشه کنم سریع یکی دیگه رو پیدا میکنن
امیدوارم به خیر بگذره
البته مطمئنم تهش همه چی خوب میشه ها
اما مسیر واقعا سخته خیلی اراده میخواد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 ثانیه پیش
1 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز