پس چرا نگرانی
پیش خودش میگفته من عاشق این بودم🤔
خداروشکر جور نشد 😀
شاید اصلا ذهنش جایی دیگه بوده
اینقدر خودخوری نکن
دیدی گفته یه تار موتو عوض نمیکنم با کسی
احتیاج به یه تلنگر داره که بدونه نگاه هم اذیتت میکنه
من خودم همین مشکل رو با جاریم داشتم
بخدا گاهی شک میکردم نکنه در گذشته باهم بودن
فقط مشکل من همین بود هر موقع باهم بودیم داغون میشدم
تقصیر کی بود خدا میدونه
ولی جاریم خیلی میخواست باهاش گرم باشه نگاه ،خنده ،توجه
شاید قبلش اینجوری بودن نمیدونم ،همسرم بهش توجه میکرد پلی اون بدجنس بود
تا چند سال گیر بودم گاهی الانم هستم
بازم تو معلوم نیس دیگه کی ببینید همو