2777
2789
عنوان

خیلی از وابستگی شوهرم به مادرش حالم بهم میخوره

| مشاهده متن کامل بحث + 8842 بازدید | 380 پست
هیچ مادری پسر خودشو تیغ نمیزنه تو شوهرت و بیشتر دوست داری یا مادرش؟ یعنی چی تیغ میزنه اون مادره یه ع ...

چرا اتفاقا خیلی از مادرشوهر خواهر شوهرا تیغ میزنن ک به خیال خودشون خرج عروس نشه. زورشون میگیره. تو حتما به پستت نخورده همچین آدمهایی فکر میکنی نیس

وای اسی 

داغ دلم تازه شد

شوهر منم بچه اخره

انقدر منو به زور برد خونه ی ننش

حتی تو بارداری

البته مادرشوهر من در این نادون نبود 

ولی خیلی عذابم داد...فرار کردم از دستش

الانم فوت شده 

ولی جوونیمو کوفتم کرد با این پسر وابسته به خودش که فوق العاده بی مسئولیت بود 

موهام سفید شد تا زندگی یاد بگیره بچه ننه 

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



بخدا شاید بگید مادرشه حق داره گردنش واین حرفا ولی اگه بدونید چقد چندشن یا خودتون ویک لحظه جای من بذا ...

درسته مادرشه ولی‌متاهلی دنیای متفاوتیه

بخصوص اینکه ده تا خاهرربرادذ دیگ هم داره! حالا اگ تک پسر بود فرق میکرد…از الان این (فصولی و دخالت و سرک کشیدن ت زندگی ) ک اسمشو گذاشتن وابستگی رو تموم‌کن اگ شد با زبون نرم اگ نشد با داد‌و دعوا( دیدی بچه رو هرچی ازاول یاد بدی تااخر عمرهمون‌طور عمل میکنه) نزار شوهرت عادت کنه…

من تک دخترم‌و‌‌ب‌خاطرر وابستگی ب خانواده دانشگاهی ک شهردور قبول‌شدم نرفتم. بجاش ت شهر خودمون ی رشته ازاد و‌‌بیخود رفتم ک دور نباشم و خابگاهی نشک وقتی ازدواج کردم اولش‌تماس زیادی میگرفتم با خونه

دیگ ی روز مامانم باهام‌بحث‌کرد که وقت و ناوقت زنگ نزن‌ ی تایم خاص زنگ بزن دوبار و تمام اینجوری از زندگیت میفتی

هرچند چندروز باهاش قهر کردم و بد میدنستم ولی دیگ یادگرفتم 😂

این خیلی من واذیت می‌کنه احتمالا فهمیده من رو مامانش حساسم عمدا هی میگه من ومامانم عاشق همیم بدون هم ...

عزیزم چی میشه عاشق مامانش باشه؟؟

خودت بزار جاش 

پسرت بعد از ازدواج عاشقت باشع این بده؟؟؟


وای اسی داغ دلم تازه شدشوهر منم بچه اخرهانقدر منو به زور برد خونه ی ننشحتی تو بارداریالبته مادرشوهر ...

اونی ک بخاد حرص بده حرص میده خانواده ای ک بخاد عن بازی دربیاره عن بازی درمیاره اصلا ربطی ب چندمی بودن نداره

من اولویت ازدواجم این بود ک طذف تک پسر نباشه چون تک پسرا خمه کارای ننه باباشون رو دوششونه. 

شوهرکردم ب یکی که۵تا پسر۶تاخواهر

خداشاهده اول زندگی دیدم همه کارا با شوهرمه از دکتر بردن ننه باباشون هیییچ خواهر اسکولش ک شوخرداره هم با شوهر من میرفت همه جا!! ک شوهذ خودش ی وقت بیکارنشه پولش کم بشه!!!

خلاصه اول اروم‌و‌ نرم گفتم حالیشون نشد. بار دوم‌بحث‌کردم باز دیدم همونن نفهمن  سری سوم دیگ یکی یکی فحش و‌دعوای شدید ینی اگ حضوری بود گیس گیس کشس میشد خلاصه دیگ کلا قهر کردیم خدارشکر

کات راحت

اونی ک بخاد حرص بده حرص میده خانواده ای ک بخاد عن بازی دربیاره عن بازی درمیاره اصلا ربطی ب چندمی بود ...

میفهمم

منم مجبور شدم شهرمو عوض کنم

اینقدر اذیت شدم تا خونه رو ببرم یه شهر دیگه 

ولی باز هر ...هر ....ببین همیشه آخر هفته ها اونجا بودیم....واقعا دیگه حالم به هم میخورد 

تموم شد رفت 

ولی باعث خیلی از دعواها دلخوری ها و تو هین های شوهرم مادرش بود ...من بخشیدمش ...ولی خدا ازش نگذره ....

این گونه مادرشوهرا عروس رو با کیسه بوکس اشتباه میگیرن🤌

شوهر من تا مجرد بود هیشکی تو خونشون آدم حسابش نمیکرد بعد ازدواجش شد عزیز دل مادر

فکر کن مادرش بعد ۱۴ سال بمن گفت عین تو برا پسرم فراوونه ولی مادرش فقط منم😐

خودشم میدونه اگر پای دوتا دختر وسط نبود پسرشو پس میدادم بخودش

کلا مردا یجورین نمیتونن قبول کنن ک مادرشونم میتواند دشمن زندگیشون باشه🤌

دنبالم نیا اسیرم میشی  
خب با چی خودم رو سرگرم کنم وقتی حتی نمیذاره دوست ورفیقم داشته باشم

چرا اینهمه حرف گوش کنش هستی وقتی اون نیس. مث خودش باش. اگر اعتراض کرد تو هم بگو مث خودت. اگه حرفشو گوش ندی چی میشه؟ وابسته ک هس. بیرون نمیذاره بری. دوست و رفیق نمیذاره داشته باشی. دقیقا چ ویزگی خوبی داره

این گونه مادرشوهرا عروس رو با کیسه بوکس اشتباه میگیرن🤌شوهر من تا مجرد بود هیشکی تو خونشون آدم حسابش ...

چه مادر کم عقلی 

مادر باید مادری که زندگی پسرش رو حفط کنه 

مادرشوهر منم با دو تا بچه حاضر بود منو طلاق بده برگرده پیش اون

کل مدت انگار من هووش بود

حالا من جای نوه ش بودم 

اینقدر اختلاف سنی داشتیم و پیر 

فقط شوهرم بره پیش اون ....حتی نون هم نمیذاشت بخره برا خونه ی خودمون 

باورتون میشه نون میداد دستش بیاره 

خیلی دلمو شکوند خیلی 

منم بارها به شوهرمم گفتم بچه نبود یک لحظه نمیموندم .....

آخه اونا به هیچ دردیشم نخوردن هیچ وقت این من بودم که طلاها خونه بابامو فروختم دادم بش خورد وام ازدوا ...

عجب اشتباههی کردی دختر ...تازیر یه سقف نرفتین این اشتباهاتو جبران کن وگرنه تا آخر عمر باید بسوزی و بسوزی!! شما خودت تنها برو مشاور که یاد بگیری چجوری با همسرت برخورد کنی ! یعنی چی خرج اونا میکنی ولی برای تو نه!!

و اکنون در برابرت ایستاده ام تا بپرستمت ! ای خدایی که جز خود من نیستی ❤

شمام برو بچسب ب مامانت از غذاش از دور دور باهاش از همه چی بزن بگو نمیام با مامانم قراره برم خرید شب با مامانم قراره غذا درست کنیم همیشه درگیر مامانت کن خدتو

لطفا لایکم نکنین حتی اگه چیزی گفتم ک خوشتون اومد یا بدردتون خورد چون اعلانم پر میشه و پیام های مهم رو از دست میدم 🌱دانشجوی کارشناسی بهداشت عمومی💜

عزیزم شوهرت زیر سی هست یا بالای سی

لطفا لایکم نکنین حتی اگه چیزی گفتم ک خوشتون اومد یا بدردتون خورد چون اعلانم پر میشه و پیام های مهم رو از دست میدم 🌱دانشجوی کارشناسی بهداشت عمومی💜

بخدا شاید بگید مادرشه حق داره گردنش واین حرفا ولی اگه بدونید چقد چندشن یا خودتون ویک لحظه جای من بذا ...

شوهر منم یبار برگشت گفت عشق اول و آخر هر پسری مادرشه، آخه یکی نیست بهش بگه جایگاه مادر بسیار بالاست درسته، اما چرا این حرفو تو دلت نگه نمیداری؟ و بیان میکنی، توام جلوش بگو پدرم همه چیزمه، غیر پدرم مرد ندیدم، بقیه فقط نر هستن

چه مادر کم عقلی مادر باید مادری که زندگی پسرش رو حفط کنه مادرشوهر منم با دو تا بچه حاضر بود منو طلاق ...

خداشاهده ب خودم یکبار گفت پسرم میره سرکار خوراکی میخره میاره برا بچه ی تو😐

انگار من بچمو از خونه بابام آوردم بچه پسر اون دیگه نیس

خدانکنه ببینه برا من یچیزی خریده چ برا خونه چ برا خودم

عینا اونم همونو میخواد

یعنی یا من نباید داشته باشم یا اونم باید داشته باشه

همش میگه تو خوشبختی من چی کشیدم تو هیچی نکشیدی

هیییییییچ زمانی مادرشوهرمو حلالش نمیکنم

همیشه میگم واگذارش کردم به امام حسین 

عمر و جوونی و زندگی منو زهر مارم کرد

دنبالم نیا اسیرم میشی  
خداشاهده ب خودم یکبار گفت پسرم میره سرکار خوراکی میخره میاره برا بچه ی تو😐انگار من بچمو از خونه باب ...

میفهمم

البته بیچاره ها از حقارت و کمبودشونه 

وگرنه آدم نرمال که اینطوری رفتار نمیکنه 

من بخشیدمش ....

شما هم با خدا عهد کن بگو خدایا به بزرگی خودت میبخشم که برام تو زندگیم جبران کنی ....انقدر آرامش بهم بدی یادم بره ...انقدر روحم رو بزرگ کنی و دلمو روشن که اصلا وقت نکنم به اینجور آدما فکر کنم ....

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز