منم یه تجربه کوچیک دارم ، دچار گاز گرفتگی شدم ، حس کردم سبک شدم و دارم میرم بالا صدا میشنیدم که چند نفر باهم حرف میزنند ولی کسی رو ندیدم انگار همه جا نور سفید بود و میرفتم بالا ، یهو برگشتم تو بدنم دیدم شوهرم داره گریه میکنه و آب یخ ریخت تو گلوم ، از لب و دهن جون گرفتن بدنم رو حس کردم فقط پاهام سنگین سنگین بود برا مدتی اصلا حسشون نمیکردم و بعد چند دقیقه حس کردم
همه مسخره ام میکردم
تا تو یه جمعی تعریف کردم ، دوست شوهرم گفت من تو دریا غرق داشتم میشدم مثل تو شدم حس کردم دارم میرم بالا و صدای چند نفر رو میشنیدم ولی نمیدیدم ، همینکه تنفس بهم دادن برگشتم به جسمم و سنگی رو قشنگ حس میکردم