2777
2789
عنوان

خیلی از وابستگی شوهرم به مادرش حالم بهم میخوره

| مشاهده متن کامل بحث + 10280 بازدید | 396 پست

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

تلاش کن درست کنی که فردا شرمنده خودت نباشی ،اگه خوب نشد بفرست بره زیر سینه مادرش

هیچی از اصول همسرداری نمیدونه! فقطم دنبال تاییده! اگر نظری ذره ای مخالفش باشه توهین میکنه.

هنوز نمیدونه که خانواده زن اگر داماد رو ساپورت مالی کنن یا بهش لطفی کنن که خوده داماد در توانش نباشه دقیقا به سمتی رفتن که از چشم داماد بیافتن! تازه هی تعریف هم میکنه و خیال میکنه کار خوبی کردن! اصلا اجازه نقد نمیده! فکر کرده ماها برای مادرشوهرامون میمیریم یا فکر میکنه مادرشوهرای ما فرشتن،نفس ما هم از جای گرم درمیاد!

من خودم توی شهر غریب افتادم ور دل یه مادرشوهری که رسما مثل هوو رفتار میکرد

دو تا از داییام بچه ننه تشریف دارن،زنداییام دقیقا مثل اسی رفتار کردن،یکیشون بیست سال نشسته تا مادربزرگ من بمیره!!!! فکر کن بجای حل کردن مشکلت منتظر مرگ کسی باشی که با مردنش مشکل تو حل نمیشه چون مشکل شوهرته! اون یکی افتاده روی دنده لج و کم محلی،حالا نتیجه چی بوده تا الان؟ داییم به مادربزرگم وابسته تر شده و از زنداییم دورتر،در حدی دور شده که زنداییم بعد از زایمان دو ماه خونه باباش بود و داییم یه سر بهش نزد! اونوقت اینا فکر میکنن با کم محلی جواب میگیرن

اللهم عجل لولیک الفرج.مرگ بر اسرائیل تا قیامت✊ جانم فدای ایرانم❤❤❤ 

کاش بقیه دست از سر زندگی من بردارن😔

خودت باید حریم زندگیتو یادشون بدی 

یبار بین منو شوهرم بحث شد بچه اولم ۶ ماهه بود زنگ زد خواهرش بیاد ببره ،خواهرشم عین گاو داشت میومد منم زنگ زدم به دامادشون ک زنت بااجازه کی میخواد بیاد بچه منو ازم بگیره ،اجازه میده خواهرشما همچین کنه یعنی شوهرش یجوری بهش رید تا مدتها تو حالت خوشی هم سمت بچم نمیومد 

مادرشوهرمم خبرچین بود یبار خونم بود داشت به بچه هاش امار خونمو میداد منم بهش گفتم خوشم نمیاد از اینکار میتونی بعدا پشتم بگی ولی جلوم نگو مجبور میشم دیگه دعوتت نکنم اونم تموم کرد

روزی ۶بار یا شاید بیشتر

ولش کن بابا برات مهم نباشه... مادرشوهر منم خیلی زنگ میزنه به شوهرم... مثلا فکرشو کن تو ی ساختمونیم ببینه شوهرم دور اومده زنگ میزنه ادا نگرانا رو در میاره کخ چرا دور کردی... در حالی من شاید یبارم تو روز زنگ به شوهرم نزنم... بیخیال باش بپذیر این قضیه رو

ادم بخاطر مردم بدبین نمیشه اینو همیشه یادت باشه ،یا خودش خیانتکاره یا زنای خانوادش ،اینو من تو زندگی ...

خیلی با من سرد رفتار می‌کنه تا پیشم هست خوبه ولی تا میره جرعت ندارم من تلفنی نظری بدم میگه کاری نداری؟یعنی میخام قهر کنم خسته شدم دیگه تورو خدا دعا کن برام بمیرم راحت شم خسته شدم از این زندگی نکبتی شایدم دوست دختر داره من نمیدونم 

خیلی با من سرد رفتار می‌کنه تا پیشم هست خوبه ولی تا میره جرعت ندارم من تلفنی نظری بدم میگه کاری ندار ...

چرا بمیری که خانوادت ادیت بشن ،جداشو اگه تحمل ندلری ،احتنال اینکه خوب بشه کمه ،ادم لجباز و بددل با معجزه خدا درست میشه ،تا خودش نخواد درست نمیشه 

آره اینا فکر میکنن من الکی دوساعته وقتتون وتلف کردم دارم از خودم این چیزا رو در میارم

نه بابا این فقط میخواد جو رو متشنج کنه وگرنه اگه شوهر خودش اینجوری باشه پارش می‌کنه.. ببین بیا یه کاری کن وقتایی که کنارشی به مامانت بگو هر لحظه بهت زنگ بزنه توام قربون صدقشم برو بزار شوهرتم یکم زجر بکشه خب

غربت کسی نباش که تو را وطن دیده است....
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز