عزیزم نمیشه کلی بگی
مثلا بگو یه خورده میوه اینا گرفتم
یا بگی خرید خونه
نه بابا اگه نادیده نمیگرفتم تو این ده سال از اعصاب مریض میشدم، برام مهم نیس اصلا ببینه، هرچند نمیپرسه که چی خریدین، اما قشنگ صفر تا صدشو نگاه میکنه، منم یه تعارف میزنم و راهمو میکشم و میرم خونم، دیگه با هوا زندگی نمی‌کنیم که، خوراک لازم داریم پوشاک لازم داریم، خرید لازم داریم، به اونا چه ربطی داره چی می‌خریم
میگن آدمهای که در ۲۰ سالگی لاغر بودن کنجکاو هستند. و اهل تجسس. دست خودش نیست.
زندگی کنار خانواده ها اشتباهه فرقی ام نمیکنه خانواده خانم باشه یا آقا از اول نباید قبول میکردی
لابد بیکاره ، دنبال سرگرمی است.
ببین منو جاری و مادر شوهرم تو یه ساختمونیم، من مثل تو بودم دوست نداشتم خریدامو ببینه و این کارو میکرد خیلی اذیت میشدم، حالا جاریم یه چیزی می‌خرید خودش اول می‌رفت با ذوق می‌گفت مامان ببین چیا خریدم، خیالش رو راحت میکرد 😁 به نظرم ما چون مادرشوهر رو زیادی بزرگش میکنیم نمی‌خوایم چیزی از زندگیمون بفهمه، فک کن یه همسایه اس، یه غریبه اس باز بهش به حرفاش بها میدادی؟ من آنقدر اذیت میشدم که حتی قیمت می‌پرسید الکی یه چیزی میگفتم الان اعتماد به نفسم بیشتر شده هم وسایل رو نشون میدم هم قیمت واقعیشو میگم، اینطوری الان خیلی راحت تر شدم
مدیریت کردم گلم، اصلا خونش نمیرم، اون میاد، زبانم به شدت تند، هرجا لازم باشه محترمانه جوابشو میدم، ما واحد برا خودمون هس، اما اگه شما برا خودتون نیست و مال اوناس، سعی کن نری اونجا، چون خیلی حرکت‌ها از بین میره و از تمام رفت آمدها برنامه هاتون، حتی دعوا با شوهرت باخبر میشن، کلا زیر ذره بینی
