2777
2789
عنوان

خانمایی که بچه داری و سختیاش رو تجربه می کنین می شه بیاین.

| مشاهده متن کامل بحث + 1030 بازدید | 161 پست
نهایت چند ساعت خسته بشی یا چندروز ولی ادامه دار نمی‌شه چون بچه خود آدم با بچه یکی دیگ فرق داره م ...

درسته.

یک شانس برای زندگی داشتیم و شدیم زن در خاورمیانه،شاید سعادتمندانه نبود،اما جسورانه بود....!!!!

عزیزم منم دوقلو دارم الان دو ساله هستن و تا یه سالگی حتما کمکی داشته باش ولی بعدش باهم بازی میکنن و ...

خدا حفظشون کنه.😍😍

خب پس تا یک سالگی سختیش باشه باز می شه امیدوار بود.

یک شانس برای زندگی داشتیم و شدیم زن در خاورمیانه،شاید سعادتمندانه نبود،اما جسورانه بود....!!!!

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

بچت بيادانقدرعاشقش ميشى كه دردهات و بى حوصلگيت ازبين ميره

اون که صددرصد ولی دیروز زنگ زدم به زن عموم یه دختر ۱۰ ماهه داره گفت ویروس جدیدی که اومده رو گرفته حالش بد بوده و هی می گفت هر چی ببینه می ذاره دهنش اون می گفت من به حال خودم فکر می کردم که چه جور باید دائم آدم حواسش به بچه باشه چیزی نذاره دهنش اتفاقی براش نیفته از جایی نیفته و....

بچه داری خیلی سخته.😤😤

یک شانس برای زندگی داشتیم و شدیم زن در خاورمیانه،شاید سعادتمندانه نبود،اما جسورانه بود....!!!!

اون که صددرصد ولی دیروز زنگ زدم به زن عموم یه دختر ۱۰ ماهه داره گفت ویروس جدیدی که اومده رو گرفته حا ...

همه بچه هاشيطون نيستن

پس منى كه حيووان خانگى وبچه دارم همزمان سختم نيست اصلا

فقط سخت نگيربچه دارى هميشه مريض نيست هميشه بيدارنيست 

خدا حفظش کنه.😘😘 همین حس مادر و فرزندی عامل تحمل سختیاس انگار،،من خیلی وسواسم سر همه چی یه مدت چند ...

انشاالله بچه های توروهم حفظ کنه عزیزم 

آره میده منم بعد ۸سال آوردم برام خییییلی سخت بود باز دومی بهتر بود

خدا حفظشون کنه.😍😍 خب پس تا یک سالگی سختیش باشه باز می شه امیدوار بود.

معمولا یکی از بچه ها آرومتره سوره والعصرو زیاد بخون دو ماه اولم انتظار خواب نداشته باش 

من خودم قبول کرده بودم بی خوابی ها رو سعی کن ازشون لذت ببری از پستونک غافل نشو براشون خیلی خوبه  

مامان دوقلوها   

برا مریضی شونم معمولا یکی اول میگیره تا اونو دوا درمون میکنی دومی میگیره که البته چون تجربه داری برات راحت تر میگذره یکیشونو میبری دکتر داروشو به اون یکی هم میدی  

مامان دوقلوها   
یا بچه نداری یا حالت بده امروز🤗بچه مثل یه وزنه ادمو تو این دمیای پوچ نگه میداره ک خودکشی نکنی...بزر ...

حالم خیلی وقته خوب نیس 

از همون موقع که زایمان کردم وبعدش افسردگی گرفتم 

والا من که جز بدبختی چیزی ندیدم

بان جان ایشون الان بارداره به نظرت خودت درسته این چیزایی که نوشتی من دوتا پسر دارم ..مشکلاتی که ف ...

من نمیتونم دروغ بگم 

برای شما هم این مشکلات بوده فقط شدتش کم 

ولی من چون کم طاقت بودم شدتش بیشتر بوده

گفتن این حرفا به یه خانوم باردار چه فایده ای داره جز اینکه ته دلشو خالی کنه؟ ضمن اینکه خیلی وقتا خیل ...

من دقیقا حقیقت رو گفتم نه زندگی خودمو بلکه زندگی همه رو بعد بچع

ولی شما جز اون آدمایی هستین که فقط بلدین برای اینکه یکی نترسه  بادروغ گمراهش کنین با بچه نمیشه خوش گذرانی گذشته رو دیگه داشته باشه کسی

حالم خیلی وقته خوب نیس از همون موقع که زایمان کردم وبعدش افسردگی گرفتم والا من که جز بدبختی چیزی ندی ...

سلام عزیزجانم🌷🦋

ان شاء الله بهترباشید.

من به مناسبت امشب براتون حمد خوندم.

خدا دسته گلت هم حفظ کنه. تقریباًهمسن دخترمنه. دخترمن ۹ سالشه.

ممکنه امشب براش دعاکنی؟

من کاربرسال۹۷ هستم.اسممryanjanan بودیکسالونیم فعالیت داشتم.اصلاًبحثی نداشتم. خودم خواستم تعلیق بشم به کارم برسم.

آنزمان فضا خیلیییی دوستانه تربود.مادهه شصتی هاگروه داشتیم. هنوزبرای سئوالات پزشکی گاهی به صورت خواننده خاموش سرمی زنم.

دیروز خواستم دوباره واردبشم چشمم به تاپیک خانمی افتاد که ازخانم برادرش،بی محلی دیده بود.کامنت هارو خوندم.

خیلی خوشحال شدم شمارفتارخانم برادر اون خانم رو تایید نکردید.به نظرم رسیدمادرهستید.یادم اومدتوی این تاپیک نظرتون رودیدم. امااز بعضی نظرات خیلی دلگیرشدم.

کم کم شونه هام می لرزید.

من خودم تک فرزند بودم. دخترم تک فرزنده کسالتی داشتم نشددومی روبیارم.اقوامم ایران نیستن. برای تحصیل روفتن خارج ومقیم شدن. تنهایی وحس عدم امنیت تاریشه توی وحودم رخنه کرده.

 به آینده فرزندم فکر می کنم اگه خواهربرادرداشت حتمادوست داشتم تعلق خاطر داشته باشن و درآینده دستگیرهم باشن...

اصلا سختی بارداری وفرزندآوری رو برای اینکه کمک حال هم باشن به دوش میکشیدم.

وحالا که تک فرزنده دوست دارم روابطم بااقوام طوری باشه وجامعه انقدرمهربون باشه از آینده اش نترسم.

دوست داشتم باشمادرددل کنم.شرایط مشابه داریم.

جامعه هرروز بی مسئولیت ترمیشه.

بالخره بیماری مشکل مالی کاری برای همه پیشآمد می کنه.

حالم خیلی وقته خوب نیس از همون موقع که زایمان کردم وبعدش افسردگی گرفتم والا من که جز بدبختی چیزی ندی ...

قدیم افراد گاهی به حسب ضرورت روزها کنارهم می موندن.

الان هم اگرکسی خدای ناکرده کسالت داشته باشه، شیمی درمانی بشه، ام اس داشته باشه،منزلش بنایی داشته باشه،جایی به جز منزل اقوام نداره،

می دونم شاید سخت باشه اماشمااگه خواهرداری شب تابخشی ازصبح هم حرف زدن باخواهرلذت داره،مادرهمیشه نیست شب تو آغوش کشیدنش خیلی کیف داره،

اکثر مهمون ها هم بی ملاحظه نیسن حقیتا کمک می کنن وباید دوستانه ازشون کمک خواست،

درود برشماکه مثل بعضی هتل رو پیشنهاد ندادید

تنم می لرزید فرزند آدم. یک جا تنهد بمونه فامیل نزدیک دررو به روش باز نکنن بگن بروهتل...

هتل واقعاهزینه زیادی داره مااخیراقشم بودیم شبی دوونیم ملیون. مثلابرای ده شب ۲۵ ملیون بایدهزینه کردباخوردوخوراک میشه حدود۴۰ مسافرخونه اکثرا تمیز حتی امن نیست خصوصابرای بانوان.

برای کسی که بیماره حضورتوی محیط کثیف واقعا خطرناکه.

امامهمون کیف داره؟

باور من رو داری؟

من هم حس افسردگی زیادی تجربه کردم. بامهمون فراموش می کنم. سختم باشه غذا ازبیرون تهیه می کنم. توی تهران معمولا عصرانه دعوت می کنن. منم ساده می گیرم اما زیبا می چینم.

اماحالم بهتره اگه به لحاظ روانی فرد سلامتی باشه دوست دارم شب منزلمون بمونه. دخترم بادیدن افراد تجربه وگرمابه دست بیاره.

خودم هم شادترم.

دمت گرم عزیزم

می دونی عزیزم من دبیرم

ازشاگردانم می ترسم

اگه اینکه پدرمادر حتی سالها می تونن کنارفرزندباشن(اگرغیرسالم نباشن) جزو قوانین هست روندونن.

اینکه خواهربرادر یافامیل اگه آواره باشه اورژانس اجتماعی به سراغ بستگانش میاد رو ندونن.

واقعا از آینده فرزندانمون می ترسم.

اگر یک آدرس سختشون باشه به هم بده

فردافتاده رودستگیری کنن

افرادبی جاومکان توی خیابون بمونن

یامواردی شنیدم حتی ماشین زده رهاکرده رفته

من مالک منزلم هستم. ولی ازاینکه روزی همسرم ورشکست بشه یا کسالت پیداکنم، نیازمندبشم می ترسم.

دیشب دیدم شماکسی رومسخره نکردی، اتفاقا مهربون ودلسوزبودی حس کردم الان استارتر حس،من روداره وبدنش داره می لرزه.

حقیقتا تنهایی روباوجودم توی خیابونهاوقتی دنبال داروبرلی،مادرم بودم لمس کردم بایک تلنگرزندگی آدم تغییر می کنه.

دیشب حس کردم اگه ظاهر،رفتاریاهرچیزدیگه فرزندم مورد تمسخرقراربگیره چقدردرد می کشم.

ممنون که انقدر فهمیده هستید.

درپناه خداباشد🌸🌸🌸🩷🩷🩷

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز