دورهمی دوستان قدیمی (+جدیدیااااااا)

عزیزدلم می فهمم چه حالی داری 

انشالله به حق فاطمه زهرا به هیچ چیزی نیاز نداشته باشه 

دیگه این چیزا جزئی از زندگیمونه 

بلاخره تو نزدیکان و درجه یک ها هم اتفاق میوفته

راحت باش حرف بزن

در خلال همین صحبت‌ها آدم خیلی راحت میشه انگار سبک میشه

وای راست میگی 

انقد نذر کردن برا بعدش اما قبلش رو حواسمون نبود .مرسی عزیز از راهنماییت

ممنونم دوست مهربون خودم

برای خدا کاری نداره 

از خودش بخواه 

دعا کن ما هم دعا میکنیم ایشالله که با آنژیو ختم به خیر میشه

ببین روحیه بیشترین تاثیر رو داره

باید تا میتونید به بیمار روحیه بدین

دایی دوستم در حال شیمی درمانی بود فهمیدن رگ قلبش گرفته

رفت آنژیو هم رگش باز شد و هم اون یکی بیماریش خوب شد

الان سر مورو گنده داره میچرخه

دوستم میگفت روحیه اش عالی بود

تازه دنبال گرفتن زن دومم هست 😁😁😁😁

نمیتونم 

میترسم خدای نکرده برا یه لحظه هم که شده حس بد بگیرن بچه ها 

باردار و زائو و شیر ده و ...یا نارین ومهسا میدونم واقعا قلب رئوفی دارن و بقیه ی بچه ها ...

التماس دعای فراوان دارم از همه تون 

هرکی میخونه 

فکر میکنم دلم دیگه میگه بسه مهسا خواهشا خبرای خوب برسه

[QUOTE=366175025]تهران نارمک هر ده روز یا دو هفته یکبار قبلا هر هفتع میومد مهم این خبر ندادنش ک بد تو مخ منه[/QUOTیه دونه عروسی؟

چیزی که من ندارم 

دو شبه اشک چشمم خشک نمیشه 

انقد بغض دارم 

شوهرم برا خنده میگه مهسا چجوری از چشات جفتی اشک میریزه؟😀

خدا نظر بندازه به همه

انشالله عزیزم 

توکل بخدا 

نه کوفتم زیادشه

منم همینم. ☹️☹️☹️

شما الان اینجا تو کلاس درسی

یاد بگیر 😉😉😉😉😉

اخی

ببین شوهرت چقدر دوست داره میخواد جو سنگین رو بشکونه

و تو رو بخندونه 😉😉😉😉

من گریه کنم

نوک مماغم اندازه یه توپ گرد قرمز میشه

بعد خودم تو آینه خودمو میبینم خنده ام میگیره 

مهسان میدونی چیه؟

 این افزایش قیمت طلا توی ناخودآگاهمون تاثیر داره

هر چقدرم بخوایم بی خیال باشیم بازم انگار پس ذهنمون یه جاهایی حس ناامیدی داره

الان مردم خیلی خسته آن

دلخوشی های سابق که دیگه نیست

همه فقط در حال بدو بدو 

همه اینا جمع میشه بعد با یه تلنگر کوچولو میشه گریه های ممتد 

کاش ذهنمون رو بتونیم از همه چیزای منفی و همه افراد سمی  خالی کنیم

وای نه بابا الان اصلا طلا و پول و ..هیچی تو ذهنم نیس 

متوجه منظورت هستم 

ولی من بیشتر از مرگ و ازدست دادنشون میترسم 

هنوز هیچی نشده من تا مراسم هفتم هم تصور کردم ....

کلا فوبیای تنها موندن دارم