[QUOTE=338550135]مادر شوهر گفت من آخر شب میرما میخوام برم شهرستان کار دارم تعارف زدیم صبح برو و بدبخت شدیم... خیل ...[/QUOTE
وقتی وسایل نیاورده یهو میزاشتین بره.
تعارف اومد میومد داره من خودم در ۷۰ درصد مواقع تعارف نمی کنم .
اون ۳۰ درصد هم که از دستم درمیاره دعا دعا که نگیره.
قطعا عاطفه مادرشوهره یه چیزی در وجودت دیده که انقد خوشه اونجا بیخودی نمیمونه
یا دست پخت خوبی داری یا با محبت وخوش زبونی و....بالاخره یه چیزی داری که این زنبور هی جذبش می کنی سمن خونت
ولی نباید تو دیگه میمودی با بچه کوچیک تو ترافیک و شلوغی . شوهرت برش می گردوند خونش و تمام ..اینجور مواقع برای برگشتش یه فکری کنید
یه هو میدی دوسه روز دیگه باز خودش زنگ میزد که که درو باز کنم منم مادر جان اون سری مزه نداد بهم کم موندم خوش گیچیرد مدم