مادرشوهرمن 9ساله بااینکاراش کنارنیومدم
همش میکه پریودشدم ب شوهرم
هی حزکات داگ استایل میادجلوشوهرمن
خم میشه باسنش تودهن شوهذمدراین حدنزدیکه
میشینه ازجلوگیریاش براشوهرم میگه
اززایمانش ک نوک سینه هاشو میمالیدن
برامن تعریف میکنه اره من دوتاسینه هام همش ول بوده
بچمو شیرمیدادم شوهرت 20سالش بوده کلا سینه هابیرون بوده شوهرت میدویده سمتم برای بچه
نمیدونم چرانمیتونم دیکه خوشبین باشم
بهشون دیگه حالمخوش نیست
شوهرمم اعتراضی نمیکنه کلا بهشون بدبین شدم
میکه زایمان کردم شوعرت اومده بیمارستان اصرارکرده سینتو دربیاره بکن تودهن بچه ببینمچجوری میخوره