حتما از مشاور یا روانشناس با تجربه کمک بگیر
منم عین تو بودم قبل ازدواج الانم ک ازدواج کردم بدتر ولی هیچ اعتراضی ندارم
خب عزیزم خانوادتو خودت انتخاب نکردی ولی شوهرتو زندگی مشترکتو خودت انتخاب میکنی به نظرم خیلی روش فکر کن که بعدا تو خانواده دومت هم با این طرز فکرا‌ی غیر منطقی مواجه نشی
و من البته الان چهل سالمه
ولی در دوران مجردی متاسفانه به دلیل دلسوزی زیاد پدر و مادرم ادم خودساخته ای نسدم .البته بهشون حقم میدم واقعا الان خودم مادرم ولی خب دیگه .حالا باز زمان شما که خوبه من النماس میکردم برارن سیبیلامو بردارم خخخخخ
الانم تو این سن ببخشید عین ادمای عقب افتاده میمونم به خدا .کارای بیرونو خودم نمیتونم انجام بدم .وابسته به همسرم و پدرم هستم جایی بخوام برم .امیدوارم من بتونم و یه سری چیزام پا بزارم و بچه هامو خودساخته با بیارم .چون میدونید اون رمان نمیفهمیدم ولی الان که بچه دار شدم میفهمم چه قدر سخته برای پدر و مادر
ببین ده سال طول کشید خخخ
البته من واقعا با ازدواج فامیلی مخالفم اینجا رو حق به شما میدم مخصوصا پسر عمو ژنتیکو و همه اینا داستانیه
ولی من الان خودمم ناخواسته و بچه هام حساسم وقتی مادر بشی ایشالا متوجه میشی ولی یه جایی پا رو دلت باید بزاری
ایشالا خوشبخت بشی خواهر گلم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز