نی نی سایت: در بسیاری از مواقع والدین عادتهای بد جزئی بچهها را نادیده میگیرند و تصور میکنند این عادتها با بالا رفتن سنشان از بین میرود. در حالی که بسیاری از همین رفتارهای جزئی در صورت عدم مقابله و واکنش بهموقع و درست والدین، در سنین بالاتر به مشکلات بزرگ رفتاری منجر میشوند. در قسمت اول این گزارش با 3 مشکل جزئی بچهها و راهکارهای حل آنها آشنا شدید، بنابراین در این قسمت از گزارش درباره 3 مشکل جزئی دیگر بچهها میخوانید.
کمک کنید عادتش را درست کند
چرا نباید از آن چشمپوشی کنید: قطعا دیدن فرزندتان در یک فیلم دیویدی در حالی که خوراکیاش را خودش بر میدارد یا آن را خراب میکند، راحت است، اما اجازه دادن به او برای کنترل فعالیتهایی که در واقع شما باید آنها را مدیریت کنید، پیروی کردن از قوانین را به آنها یاد نمیدهد. ممکن است بانمک باشد که بچه دو سالهتان در کنار کابینت راه میرود تا شیرینی بردارد،اما فقط صبر کنید او 8 ساله شود و بدون پرسیدن از شما به خانه دوستش که چند خیابان آن طرف تر است برود.
چگونه این رفتار را متوقف کنیم: چند قانون کوچک خانگی وضع کنید و اغلب درباره آنها با کودکتان صحبت کنید (شما باید به او بگویید: تو باید برای شیرینی برداشتن اجازه بگیری،چون یک قانون است). برای مثال اگر کودکتان بدون اجازه تلویزیون را روشن کرد، از او بخواهید آن را خاموش کند و به او بگویید:تو باید قبل از روشن کردن تلویزیون از من اجازه بگیری. بلند گفتن این قوانین باعث میشود تا کودک عمیقا آنها را بفهمد.
یک حالت خاص داشته باشید
چرا نباید از آن چشمپوشی کنید: ممکن است در تصورتان هم نگنجد که کودکتان پشت چشم نازک کند یا حالت صدایش مغرورانه باشد در صورتی که تنها یک بچه است. اما اغلب این نوع رفتارها زمانی شروع میشوند که کودکان خردسال میخواهند ادای بچههای بزرگتر را در بیاورند تا عکسالعمل والدینشان را ببینند. خیلی از پدر و مادرها این رفتارها را نادیده میگیرند و فکر میکنند این مرحله گذرا و موقتی است. اما اگر با آن مقابله نکنید، ممکن است خودتان را زمانی پیدا کنید که یک دانشآموز کلاس سوم بیادب دارید که هر ساعت را برایتان سخت میکند، همراه با دوستانش است و جواب معلمها و بچههای بزرگتر از خود را میدهد.
چگونه این رفتار را متوقف کنیم: فرزندتان را از رفتارش آگاه کنید. برای مثال به او بگویید: وقتی تو پشت چشم نازک میکنی یا چشمغره میروی، به این معنی است که از چیزی که میگویم خوشت نمیآید. این ایده باعث نمیشود فرزندتان احساس بدی پیدا کند اما به او نشان میدهد که صدا و نگاهش چه حالتی دارد. اگر این رفتار ادامه پیدا کند، شما میتوانید جر و بحث را تمام کنید و دور شوید. بگویید: وقتی تو اینطوری صحبت میکنی، گوشهای من نمیشوند.
اغراق کردن در حقیقت
چرا نباید از آن چشمپوشی کنید: ممکن است چیز عجیب و بزرگی به نظر نرسد که کودکتان بگوید تختش را خودش مرتب کرده درحالی که تنها روتختی را روی آن انداخته است، یا حتی وقتی که به دوستش میگوید به یک مسافرت خارجی رفته در حالی که او در عمرش سوار هواپیما نشده است،اما این خیلی مهم است که با هر نوع بیصداقتی او مقابله کنید.
اگر کودکتان بفهمد که دروغ گفتن راه آسانی برای بهتر به نظر رسیدن او است، دیگر بهطور اتوماتیکوار این کار را انجام میدهد؛ برای جلوگیری از کارهایی که نمیخواهد انجام دهد یا پیشگیری از به دردسر افتادن برای کاری که انجام داده است.
چگونه این رفتار را متوقف کنیم؟ وقتی فرزندتان دروغ میگوید، با او بنشینید و حقیقت را به او بگویید. به این صورت که: «خیلی جالب میشود که به مسافرت خارجی برویم و شاید روزی بتوانیم برویم اما تو نباید به دوستت بگویی که به آنجا رفتهای وقتی واقعا آنجا نبودی. بگذارید بفهمد اگر همیشه راستش را نگوید مردم دیگر حرفش را باور نخواهند کرد. انگیزهاش را برای دروغ گفتن پیدا کنید و مطمئن شوید که به هدفش نرسد. برای مثال اگر او گفت دندانهایش را مسواک زده در حالی که این کار را انجام نداده است، وادارش کنید برگردد و آنها را مسواک بزند.
مرسی خیلی خوب بود