نینی سایت: ناهید گودرزی/ در قسمت اول و دوم این مطلب که لینک آنها را میبینید راجع به کتاب بازیها و آنچه در مقدمه درباره آن گفته شده صحبت کردیم و این هم ادامه مطلب؛
در تعریف بازیها مجموعه رشتهای تبادل مکمل با هدف نهفته است که تا حصول به نتیجه پیشبینی شده و کاملا مشخص پیش میرود؛ این تبادلها غالبا تکراری بوده و با ظاهری قابل قبول دارای انگیزههای پنهانی هستند که به زبان عامیانهتر رشتهای تبادل با دام یا کلک محسوب میشوند. اما موضوع حائز اهمیت این است که استفاده از کلمه بازی نباید خواننده را دچار اشتباه کند. این تبادلات به هدف لذتجویی یا شوخی انجام نمیشوند بلکه برآمده از خصوصیات شخصیتی افراد هستند.
بعد از تعریف اصطلاح بازی "برن" بازیها را بر اساس سلیقه شخصیاش تقسیمبندی میکند به "بازیهای ازدواج، مهمانیها، روابط جنسی، بازیهای دنیای تبهکاری" و در نهایت "بازیهای اتاق مشاوره" که مربوط به دنیای حرفهای است و "بازیهای خوب" میرسد. سپس برای هر بازی ویژگیهایی شامل عنوان، تز، هدف، نقشها، پویاییشناسی، حرکات و انواع مربوطه را تعریف میکند.
"برن" در دنباله مطلب به خوبی برا انواع بازی ها مثالهای قابل فهم زده و آنها را تحلیل میکند؛ به این نحو که در نهایت خواننده متوجه شرایط و روند پیش روی هر بازی شده و حالت روانی تحریک کندده بازیگران را میشناسد. در نهایت آنتیتزهای هر بازی مطرح میشوند که البته با توجه به تاثیر روانی استفاده از این آنتیتزها بر بازیگران بازخوردها و پیامدهای مختلف بررسی و تحلیل میشوند.
بازیهای خوب اما بسیار قابل توجهاند چرا که در مرحله قبل از صمیمیت از روشهای بسیار مناسب ساخت بخشیدن به زمان محسوب میشوند چرا که در آنها تمام بازیگران در نهایت رضایت خاطر به دست آورده و دچار هیچگونه تضرر نمیشوند.
بخش سوم کتاب که با عنوان "فراسوی بازیها" نوشته شده ابتدا به اهمیت بازیها پرداخته و توضیح میدهد که چگونه بازیها نسل به نسل منتقل میشوند و کودکان از پیشینیان خود میآموزند که هر بازی را با چه اسلوبی اجرا کنند. به همین ترتیب است که در جوامع مختلف بازیهای متفاوتی موردعلاقه اجتماع بوده و فاصله آن جامعه را با جوامع دیگر تعیین میکند. این موضوع البته رابطه ی تنگاتنگی با پیشرفت روابط اجتماعی در یک جامعه داشته و به خوبی نشان میدهد که چرا در یک کشور سطح سلامت روانی بالا بوده در صورتی که در کشور همسایه ممکن است، چنین نباشد.
در پایان "برن" به موضوع "تسلط بر خود" میرسد که در واقع اساس احساس خوشبختی در فرد را پایهریزی میکند. فردی که دارای تسلط بر خود است سه ویژگی بارز را در خود جای داده است: آگاهی، طیب خاطر و صمیمیت. این انسان فردی است که به علت آگاهی در لحظه حال زندگی میکند و هر لحظه خاص را به همان صورت که وجود دارد تجربه میکند و هرگز در گذشته یا آینده غرق نمیشود. این فرد دارای حق انتخاب و رهایی است؛ رهایی از اجبار برای انجام بازیها و داشتن احساساتی که به وی آموخته شده است و این ویژگی طیب خاطر را در وی نشان میدهد.
اما نکته مهم اینکه صمیمیت از آنجایی که از کارکردهای "کودک" طبیعی است تنها موقعی به نتیجه مطلوب میرسد که به هیچ وجه بازی در آن رخنه نکند و به گفته کتاب تطابق با تاثیرات "والد" است که آن را ضایع میکند، ولی متاسفانه این رویدادی است همهگیر و جهانی. اما بیشتر نوزادان قبل از اینکه وضع روحیشان آلوده و ضایع شود، محبتانگیزند و تجربه نشان داده ماهیت اساسی صمیمیت همین است.