نینی سایت: زیرانداز سارا را پهن کردم و اسباببازیهایش را توی سبد جوری گذاشتم که بتواند بردارد. خودم هم یک کاغذ و قلم برداشتم که بنویسم. دور و بر را نگاه کردم و دیدم پدر و مادر و برادرم هر کدام گوشی به دست در فضای مجازی سیر می کردند نمیدانم چقدر زمان گذشته بود که سارا حوصلهاش سر رفت، دلش میخواست یکی بیاید و با او بازی کند. به نوبت به برادرم و پدر و مادرم نگاه میکرد اما آنها چنان در فضای نت غرق بودند که متوجه نگاه او نمیشدند. خودم هم غرق در مرور کردن دورههای رشد و تکامل زبان در نوزادان بودم و نمیخواستم رشته افکارم قطع شود. چند وقتی است که سارا از نظر رشد زبان وارد مرحله babbling شده یعنی تلاش دارد حرف بزند اما بیشتر اصوات نامفهومی را ادا میکند و خلاصه در حال دست و پا زدن برای تلفظ کلمات است. در آن لحظه هم که انگار حوصلهاش سر رفته بود صوتی که تولید میکند که به نظر برادرم آمد یک کلمه با معنی آمد؛ انگار وسط بیتوجهی ادم بزرگها پرنسس گفت: ای بابااااا!!!
مهران آنقدر از شنیدن این حرف هیجان زده شد که گوشی را کنار گذاشت و مشغول بازی با سارا شد. من هم ذوقزده شدم و به این فکر میکردم که واقعا دخترم حرف زده است؟ نگاهی دوباره به کتابهای زبانم انداختم؛ یادش بخیر! کلاسهای زبان شناسی دانشگاه را خیلی دوست داشتم. موضوع بحثم با استادم هنوز یادم است؛ داشت درس میداد که من رفتم تو رویاهای شیرین آینده و جالب که امروز همان آینده شیرین را دارم!
***
-بله داشتم میگفتم؛ فرض کنید نوزاد یه صندوقچه خالی در ذهنش داره که با دانش دریافتی زبان پیرامونش باید انقدر پر بشه که به مرحله بازتولید برسه؛ به عبارتی نوزاد مدتها به لبهای شما نگاه میکنه به اصوات و کلمات شما گوش میده و ذخیره میکنه و بعد بسته به شرایط در یه سنی شروع به بازتولید آموختههاش میکنه!
- استاد ببخشید؟
-جانم!
-اگر من تو محیط فارسیزبان با کودکم از ابتدا انگلیسی صحبت کنم صرف نظر از اینکه زبان مادری من انگلیسی نیست به نظر شما زبان مادری کودکم انگلیسی میشه یا فارسی؟
-چه جالب! نکنه همچین قصدی داری؟
-از اونجایی که بهترین سن یادگیری زبان از بدو تولد تا هفت سالگیه دوست دارم اگه یه روز مادر شدم تا زیر هفت سال دو تا زبون به غیر از فارسی به بچهام یاد بدم.
-البته بچههای دوزبانه و حتی چند زبانه خیلی دیرتر از بقیه بچهها شروع به حرف زدن میکنن و اگر در تصمیمت مصمم باشی کودکت انگلیسی رو از شما و فارسی رو از محیط یاد میگیره! بهت پیشنهاد میکنم روی لهجهات کار کنی...
***
وسط مرور خاطرات شیرینم تلفن زنگ زد؛ مادر گوشی را برداشت:
- الو؟ بفرمایید...!
اما یکهو استایلش عوض شد و با لهجه غلیظ فارسی، انگلیسی بلغور میکرد بدون اینکه مهلت بدهد آن طرف از پشت خط نفس بکشد! معلوم بود میخواست همه آن چند جمله انگلیسی را که بلد است با سرعت و شدت ادا کند:
Hello I am mother, sahar
I love you
Very well thank you
دوست فرانسوی من کاترین پشت خط بود و از مادرم آدرس میخواست تا برای سارا کتاب زبان بفرستد! طفلی مادرم انقدر برای گفتن این چند تا کلمه به خودش فشار آورده بود که باعث خنده پدر و برادرم شد، از خنده آنها متوجه موقعیت شده و خودش هم گوشی به دست از خنده روده بر شد!
با خودم فکر کردم واقعا وقت یادگیری زبان دوم از بدو تولد تا هفت سالگی است! بلند شدم و گوشی را از مادر گرفتم؛ حالا به کاترین بگویم همه خانواده من چرا بیدلیل به تو می خندیدند؟!
نظرات شما
جدیدترین پرامتیازترین