2777
2789
عنوان

کیا پسر نوجوان دارند؟

1983 بازدید | 31 پست

سلام پسرم ۱۲ سالشه چرا نمیتونم کنترلش کنم البته تا حدودی چرا ولی بعضی وقتا نه حرف خودشه ،چکار کنم برای تربیتش که سرخود نباشه . مثلاً همش دوست داره گوشی بازی کنه ،یا بره بیرون ،یا به برادرش زور بگه یا اینکه میگم وقت گوشی نیست خیلی اصرار می کنه و خیلی چیزهای دیگه

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

مثل داداش من!

گوشیشو بابام گرفت گف درسشو بخونه سر داداش کوچیکمم حق نداره دس بلند کنه البته بلند ک میکنه ولی از بابام میترسه کاری نمیکنه زیاد ولی سر مامانم داد میزنه اونم چون ب بابام نمیگیم

کاربری دست ۳نفره.اگه میپرسی چرا باید بگم دلیلش به خودمون مربوط میشه❤️

توی بلوغن

دختر منم خیره سر شده

میگذره یه مدت بعد درست میشن فقط نباید زیاد باهاشون کلنجار رفت نتیجه ی عکس میده 

باید تحمل کنی

در این دنیا برای کفری کردن آدم های رذلی که می خواهند همه چیز را از آنچه هست برایت سخت تر کنند، راهی بهتر از این نیست که وانمود کنی از هیچ چیز دلخور نیستی‼️

پسر منم ۱۱سالشه

من باهاش خیلی دوستم یعنی کل روز درحال سربه سر گذاشتن ووخندوندنشم چون از در دوستی وارد شدم حرفامو گوش میکنه 

غم پنهون قاب خالی از عکسم،تو این دنیای وارونه،منم تنها که برعکسم

تجربه پسر نوجوان دور و برم ندارم الان...ولی میدونم یه چیزایی از بچگی باید نهادینه بشه مثل حرف شنوی از پدر و مادر

   در غدیر گفتند زنها هم بیایند بیعت کنند. این یعنی خیلی قبل تر از آن که فمینیست ها بخواهند منت #حق_رأی و مشارکت سیاسی را بر سر ما بگذارند، به ما گفتند یک پای حیات سیاسی اسلام زن ها هستند. پیام غدیر تنظیم کردن زندگی با ولایت است. پیام غدیر هماهنگ کردن زندگی با نیازهای حکومت و جامعه است. باید پرسید زن های کوفه و شام کجا کم گذاشتند که ولی خدا به مسلخ  رفت؟
سلام من هرچی پسر نوجوان دیدم کما بیش همین طور هستن  چ

کاش برادر شوهر من هم همینطور بود  زندگی رکی دیگه هم داره

یه زن یا هزار مشکل وسخت جونی            برادر شوهرم تالاسمی ماژور دیابتیه ونارسایی قلبی وریوی  ۱۵ ساله خون دل بزرگش کردم چه شب تا صبح بیمارستان برا تزریق خون میلرزید بغلم چه خون دل ها خوردیم تا رسید به ۱۵ سالگی چه شب تا صبح دنبال دارو نبودم دنبال دکتر نبودم  اتاقش به جای تخت نوجوان تخت بیمارستان با دستگاه اکسیژن هست چه شب هایی که میلرزید وبیهوش  تو بغلم بود درمانده ترینم  از ارزوهایی که گفته ونوشته  مینویسم  دوست دارم برم کوه دوست دارم دوچرخه داشته باشم دوست دارم کاکائو بخورم دوست دارم تخمه بخورم فوتبال نگاه کنم دوست دارم زنداداشم به جای کیف دارو برام کیف ورزشی بزاره  دوست دارم یه شب بدون ترس از ...بخوابم

داداش من ۱۶ سالشه اینطوریه

همش گوشی لپ تاپ و رفیق بازه دوس داره با دوستاش همش بره بیرون

انگار دوستاش براش مهم تر از خانوادشن

اگرم مانعش بشیم ی قشقرقی بپا میکنه کک نگم برات ابرومونو میبره درسم ک قربونش برم زیاد نمیخونه

مادر پدرم گرفتار شدن و درمونده 

داداش من ۱۲ سالگی اصلا افسار گسیخته نبود الان ۲ سالیه باهاش درگیریم از هیچکسم نمیترسه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792