بهش میگم بریم مشاوره یا روانپزشک میگه من چیزی نیس تو منا روانی میکنی اعصابما خورد میکنی
حق داری عزیزم ،تقصیر شما نیست ؛تربیتش بد بوده حتما عصبی بار اومده،هیچ مردی حق نداره دست رو زنش بلند کنه ؛حتما ببرش پیش روانشناس ببینتش شاید حل شه ،شایدم باید یه مدت قرص آرامبخش بخوره
بگو بریم من احتیاج دارم صحبت کنم. شما بیا گوش کن
من شوهرم اینجورب نبست ولی خودم یه مقدار ابنجوریم، وقتی حرصب میشم به خودم آسیب میزنم. یه بارم زدم تو دهن شوهرم که تا قیام قیامت شرمندشم
از این موضوعها تو نی نی سایت زیاد شده کتک زدن شوهر واقعا چطوری تحمل میکنید یک بار ازش شکایت کنی ادب میشه بعد من تعجب میکنم چطور همچین مردی رو میشه دوست داشت
اخ اخ شوهر منم اینجوریه! خیلی مهربون و دلسوز و عاشقمه ولییییی خدا نکنه قاطی کنه رو من تابحال دست بلند نکرده ولی یبار که بشدت عصبانیش کرده بودم،چنان محکم زد پس کله خودش که صداش ...شاااااااالاپپپپپپپپ... منم هم خندم گرفته بود هم خیلییی ترسیده بودم! یادمه تا یه هفته تمرین میکردم با دست میزدم پسه کلم ببینم اونجوری میشه ولی اصلا یه درصد هم به اون شدت و با اون صدا نمیشد ! تو کفش مونده بودم چه جوری این کارو کرده!
نارسیس جان همه بحثمان همینطوره الکی و بیخود.بهش گفتم میرم از زندگیت بیرون حالا ک اینقد رو مختم. میگه تو برو تا ببین ی اسلحه 100 تومنه میگیرم میام میکشمت.ازش خیلی ترسیدم با ی وقاحتی میگفت
شوهرم منم اینجوریه فقط یکم سیاست لازم داری عزیزم
عزیزم ایشون عصبی می شه. شما کمتر باهاش بحث کن. من هیچوقت از همسرم نمی خوام تولد باجناق رو تبریک بگه. اگرم نگه پیش هیچکس شرمنده نمی شم. هر کس اخلاقی داره
تجربمو میگم شاید به دردت بخوره، شوهرن خیلی باهام مدارا کرد آدمایی مثل من معمولا بعد از اینکه عصبانیت فروکش میکنه خیلی پشیمون میشن، وقتی منم بعد از عصبانیت و آسیب زدن به خودم یا دیگری پشیمون میشدم، شوهرم میشست خیلی آروم باهام حرف میزد
بهار جان این خود زنیش هم اوایل همینجوری بود ب خودش میزد بعد هی پیشرفت کرد.ی بار سرشو چنان زد تو دیوار ک کلی خون اومد
تورو خدا بیاید به مردا حق ندیم که دست رو زن بلند کنن ،یعنی چی که می گیم عصبیش نکن ،مرد اصلا حق نداره زنشو کتک بزنه ،مگه زمان قدیمه که زن حرف گوش کن باشه همیشه تا شوهرش کتکش نزنه ؛والا ما هم زنیم بیاید پشت همجنسامون باشیم ،انقدر مردارو پررو نکنیم ،چقدم زیاد شده این کتک زدنا ،از بس که زنو حقیر نشون می دن تو فرهنگمون
بهم میگفت که این کارم اشتباهه و خودمو و اونو دارم اذیت میکنم، بهم میگفت دوستم داره و امیدواره که من بهش احترام بذارم قدر زندگی خوبمونو بدونم و اینجوری خرابش نکنم، بهم میگفت من امیدم به اینه که تو کم کم خودتو اصلاح کنی و من...
این حرفم کلی بود به تمام زنهای جامعمون
شوهرم خودشومیزدمشت به دیوارمیزدرانندگی وحشتناک این اخریام منوزدتمام بدنم کبودشد
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
50 ثانیه پیش
59 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز