آره عزیزم ۶هفته بودم یهو خبر سکته مادربزرگمو شنیدم و بعد از چند روزم فوت کرد متاسفانه شوکه شده بودیم
و روزای سختی بود همش گریه میکردم
۱۰۰۰کیلومترم مسافت بود تا شهرستان
راستش یکمم رعایت نکردم مثلا استراحتم کم بود یا کار میکردم
چون تجربه نداشتم به کسی هم نگفته بودم حاملم که راهنماییم کنه😔
بعد که برگشتیم افتادم به لکه بینی
۸هفته بودم رفتم سونو
ولی رشدش توی ۵هفته و ۴روز متوقف شده بود
ساک بارداری و کیسه زرد و اینا تشکیل شده بود ولی جنین دیده نشد
دکتر سونو رو دید گفت نگران نباش شاید دیر تشکیل شده یا انقد ریزه که دیده نشده توی سونو
واسه لکه بینمم قرص داد
متاسفانه همون شبش خیلی درد کشیدم و سقط شد😭
بعدش خیلی خودمو سرزنش کردم گفتم حتما کوتاهی کردم
ولی دکتر گفت شاید هیچ ربطی به این قضیه نداشته باشه و یه اتفاقه😔
بنظرم هیچی بدتر از استرس و ناراحتی تاثیر بد نمیزاره
اصلا به چیزای منفی فکر نکن
من متاسفانه خیلی احساساتی ام
نتونستم خودمو کنترل کنم اون دوران😥