مادرشوهرم اونقدر تو حاملگی ننه من غربن بازی در میاورد که شوهرکتکم بزنه
وظیفه مادرشوهر نیس .
توقعتون بیجاس
سه تا پشت سر هم اوردم یه بار زنگم نزد حالمو بپرسه غذا پیشکشش..
منم مث تو عزیزم تازه بیخ گوشم بودو کاری برام نکرد حتی برای بچم کادو هم نخرید بیا ببین الان چ نوم نوم را میندازه
من چیزی نمیگم ک دلش بکشنه ولی ته دلم پوزخند میزنم ب این همه دورویی
خیلی کمک می کرد البته از نوع دعوا انداختن بین منو شوهرم و تاکید به شوهرم که ناز نکشیا
منم هیچی سر زایمانم نیومد
من برا اولی رو سفره آماده می نشستم
دومی دور تر بودم کمتر رفتم ولی ماه آخر کامل پیشم بود
جاریم هم قبل زایمان دوهفته زودتر اومد پیشم
روز زایمان هم خواهر و برادرام و خانواده شوهرم تا یک هفته بودن کامل
ویارم اش رشته بود هر هفته برام درست میکرد میگفتن چی دلت میخواد درست کنیم بعد زایمانم هرروز بهم سر میزنه و کاچی درست میکنه
راهش دوره اما چند بار آش فرستاد واسم میدونس دوس دارم❤
خدا خیرش بده از مامان خودم مهربون تره
تو زندگی یاد بگیرید از هیچ کسی انتظار نداشته باشید .حتی از مادرتون.الان نشستی غصه میخوری مادر شوهرت برات چکار کرده یا نکرده؟؟؟؟مگه کمبود عاطفی داری؟؟؟خودت پاشو کاراتو بکن.مرد باش..مرد.بذار بگن یه تنه از پس همه چی بر میاد ..این لوس بازیا چیه
هیچی عزیزم تازه یه بارم رفتم خونه نبودن من بشدت گشنم بود تو یخچال یه ذره لوبیا پلو بیات داشتن اونو خوردم بعد برگشت خونه اومد با من همچین دعوايي کرد که ای وای تو چرا ناهار ما رو خوردی من حوصله آشپزی ندارم
باز خوبه همونکارو میکنه من بچه ندارم اما مادرشورم رک گفته اگ بچه بیارن من کاری بهتون ندارم مادراتون بیاد جمعتون کنه...حالا مام از این انتظار نداریم اما خب وقتی بحث اسم بچه میشه جانفشانی نکنه ک حتما اسمی رو ک انتخاب کرده بزاریم و حدااقل نگه ک من ب ی ورمه شما اگ بیفتید تو خونه....بعد از اونور همش میشه عروس گرفتم واسه پیری کوریم😤😤😤😤
