متولدین دی 90

شب خوش....این برای دوستای گلم


4هفته و 2روز.............1ماهگی
8هفته و 4روز.............2ماهگی
12هفته و 6روز...........3ماهگی
17هفته و 1روز...........4ماهگی
21هفتهو3روز.............5ماهگی
25هفته و 5روز..........6ماهگی
30هفته...................7ماهگی
34هفته و 2روز..........8ماهگی
38هفته و 2روز..........9ماهگی
(2روز+ا هفته) میشود 40هفته..............به عبارتی 9ماه و 9روز

سلام به همه ی دوستای عزیزم از غیبت چندروزم عذرخواهی میکنم ولی ازینکه میبینم شماها فعال بودید خیلی خوشحال شدم . یکی دو بار اومدم پستها رو خوندم ولی ویندوز مشکل داشت و متنی که اونم با هزار سختی نوشتم ارسال نمیشد . جای حروفا قاطی میشد. یه چیز دیگم اینکه ساراجون در جریانه بلافاصله بعد از رفتن مارال جون و آقاشون هوا به شدت باد و بارون و طوفان گرفت و این تغییر ناگهانی هوا باعث سرما خوردگیم شد و یه دو روزی افتاده بودم از گلودرد و سرما


گلپونه ی عزیزم خیلی خوشحال شدم دیدم اومدی حالت بهتره ایشالا همیشه تو ذهنمی . محمد حسنت چطوره ! خوب بالا پایین میکنه ؟! وای مطالبتون اونقدر زیاد بود که یادم رفته کی چی گفته ....
آها اینکه گفتی بیا خونمون شوهریتم بیاد کلی ذوقیدم ممنون از لطفت با این اوضاعی که ماداریم نه من میتونم جاده هرازو طی کنم نه میشه مزاحم شما شد با این وصعیت مشقت بارت واقعا هنر کردی این جند ماه
از وصعیت شوهرم پرسیدی باید بگم خبر که هی داریم بالاخره دلشون سوخت و اجازه دادن تو ساعتهای محدودی موبایلشونو روشن کنن که اونم تو اون ارتفاع بالا آنتن نمیده درست حسابی یه خط تلفن هم داره با 180 تا سرباز. دوریش خیلی سخته ما از دوران نامزدیمون هم اینجوری بودیم گاهی سه ماه سه ماه همو نمیدیدم الانم تا اومدیم مامان شیم و به شوهرمون تو این دوران سخت تکیه کنیم اومدیم ور دله مامانمون.. همین 5شنبه ای که گدشت یه دفعه ای خبر داد که داره میاد بعد 19 روز زیاد نذوقیدم و ساعت 10 و نیمه شب رسید و 9 صبح راه افتاد برگشت تهران تو این چند ساعتم دور از چشمش تا تونستم گریه کردم ولی دلم آروم نشد که نشد همین جوری یه بغضی همش تو گلومه و پایینم نمیره
چقدر درد دل کردم ....
مارالم خوبه اینترنتشون قطعه و نمیتونه بیاد سایت سرما هم خورده و حتما مسافرت طولانی خسته اش هم کرده . آخی ... سادش افتانم خیلی دختر نازیه...

راستی بیزحمت در خواست دوستیمو تایید کن نیومده برات ؟
از مطالبی هم که کپیدی ممنون به دردم خورده آخه منم ترشحات واژن دارم و جواب آزمو که گرفتم بازم به دکترم میگم نگرانم میکنه .

پرستو جون خوبی آبجی ! فاطمه زهرا سر حاله ؟!! خدار و شکر خودت چطوری داری سیر صعودی رشد وزن و ادامه میدی یا نه !؟ خارشای من کمتر شده و فقط ناحیه ی شکم ام کمی خارش داره رفتی دکتر حتما به دکترت بگو تا ببینی دلیلش چیه مخیلی خوشحالم میبینم بیشتر از قبل میای سر میزنی


آنیل جون اتفاقا تو فکرت بودم و به مارالم گفته بودم از آنیل خبری نشده و گمونم پیدامون نکرده خوشحالم که حالتون خوبه
تینا جونن خیلی دلم میخاست این لیستی که گذاشتی رو برا بجه ها بزارم ولی نمیدونستم کجا دیدمش ممنون که گذاشتی.
سمیه جون سعی کن زیاد حرص نخوری خواهر ..... همیشه و قتایی که حرص میخوری اون شکلی میشی!!!

سارا جون عفونت ادراری خیلی بده منم جند هفته پیش دچارش شدم که سوزش و حبس ادرار شدید داشم که دادم موقع دسشویی در میومد اگه نیاز باشه سفالکسین تجویز میکنن منم آزمایش گلوکز و این ادرار و دادم جوابشو هشتم بهم میدن راستی آزمایشمو رایگان نجام دادن آخه مرکز بهداشت ارجاعم داده بود و دیگه نسخه ی دکترو نشون ندادم.

فردام ایشالا میام بهتون سر میزنم دیگه صدای صفحه کلید بقیه رو ازیت میکه . بابای

این چندتا عکسم تقدیم به شما مامانای نینی دار و منتظر...

عکسام بیشتر بود ولی سایت آپلودم دیگه جواب نمیده ...شب خوش

سلام سمیه جون وساراجون قند بالا برای بارداری خیلی بده یعنی باید خیلی پرهیز کنی و این با روحیه من اصلا" سازگار نیست من خودم تقریبا" آدم پرخوری هستم البته زیاد شیرینی جات نمی خوردم ولی نمی دونم چرا جواب آزمایشهام قند نشون داده . دلم برای نی نیم خیلی می سوزه احساس می کنم بچه ی مظبومیه آخه تا حالا که پدرش ابراز عشق بهش نکرده در صورتی که تو فامیلها زبون زد همه شده بود از بس که دختری بود انگار شوهرم چشم خورده اصلا" زندگیم چشم خورده .


آتیل جون ممنونم از ابراز همدردیت انشاء اله خدا یه نی نی تپل مپل و سالم بهت بده . خدا به همگی یه بچه سالم و صالح بده .



زهرا جون عکسای قشنگی گذاشتی اون اولی که خیلی نازه یعنی اگر بچه من اونشکلی بشه هر روز تو آتلیه هستم .



بچه ها این دکترها و این سونوگرافیها باعث شدن که من هفته بارداریم رو گم کنم والا نمی دونم 24 هفته هستم با 25 با 26 خلاصه هرکی واسه ی خودش تاریخ می ذاره .

گلناز.............25/12/89 .....یزد .......... خانه دار ............... دختر ........ ؟
گلپونه...30......5/1/90 ......تهران..........خانه دار ............آقامحمدحسن ....دکتر وزیری..بیمارستان حضرت زینب
شیرین...29......5/1/90......تهران.......... کارمند..............آقا شایان....... دکتر شادانلو.. بیمارستان تهران کلینیک
فاطمه...27......8/1/90........قم............خانه دار ...........عاطفه سادات .....دکتر عزتی....بیمارستان ولی عصر
مانیا.....28......9/1/90......تهران..........دبیر-استاد..........نورا خانم.....دکتر کاشانی زاذه....بیمارستان خاتم الانبیا
پرستو...28......15/1/90.....تهران..........خانه دار............آقا محمد مهدی...دکتر احمدی....بیمارستان حضرت زینب
سمیه...29.....15/1/90.....شاهرود.......خانه دار.............دختر.......دکترآل یاسین...بیمارستان بهمن یا شریعتی
تینا......31.....15/1/90......اصفهان........خانه دار.............دختر......دکتر خانجانی.....بیمارستان بهارستان
زهرا.....23..... 19/1/90 .....بابل...........خانه دار.............آقا سید محمد
سارا.....27 ....24/1/90......ساری..کارشناس ارشد کشاورزی..آقا سید مهدیار
مهیا.....24......29/1/90 ....تهران..........خانه دار .............آقا مانی .......دکتر آج وند....بیمارستان ?
فاطیما ...39.....6/2/90 .... تهران ........کارشناس امور اداری ..... دختر ......دکتر نبئی.. بیمارستان آتیه
غزاله....27.....10/2/90.....تهران-آستارا...خانه دار............سوفی خانم.....دکتر همتی...بیمارستان مهر
لی لی....29.....15/2/90.....تهران..........خانه دار...................?.....دکتر هاشمی...بیمارستان مادران

سلام صبح بخیرررررررر

زهرا جون عکسات خیلی نازن آخیییییییییییییییییییییی.....

فاطیما جون طبق محاسبات من شما هفته 26 هستید....

سلام زهرا جون دلمون زاست تنگیده بود راست میگی دوری همسر خیلی سخته درکت میکنم ولی زیاد گریه نکن نی نی گناه داری میگن هر روحیه هی که مادر تو دوران بارداری داره بچه هم از اون روحیه میگیره مقاوم باش بذار نی نی نازمون مقاومت و سرسختی رو از مادرش بگیره من خودم تو این دوران خیلی زودرنج و گریه رو شدم فکر کنم بچم از اونایی بشه که تا یکی یه چیز بهش بگه لب ور بچینه مثل مامانش ......وای اصلا دوست ندارم .

فاطیما جون ایشالا با تولد دختر نازت که ایشالا شبیه شکلی که زهراجون گذاشت بشه شوهرتم عوض میشه در ضمن قند دوران بارداری نی نی رو تپل مپل میکنه معمولا بالای 4 کیلو وزن میگیرن سعی کن رعایت کنی هر مواد قندی که بخوری بچه ازش میگیره و تپل میشه بعد از تولد چون از بدن مادر وتغذیه از جفت جدا میشه دچار افت قند میشه واین واسه نی نی اصلا خوب نیست.....اینا رو نگفتم ته دلتو بلرزونم منم دکترم واسه اضافه وزنم این چیزهارو بهم گفت 2-3 ماه بیشتر نمونده چیکار کنیم مجبوریم سختی هارو تحمل کنیم عزیزم..............

راستی تینا جون چقدر جالب بود من نمیدونستم اینجوریه همش میگفتم خوب هر 4 هفته 1 ماهم تموم میشه ولی خیلی جالب بود مرسی از اطلاعاتت آنیل جون تصحیح میکنم با اطلاعات داده شده شما اواخر 7 ماه هستی.............

فاطیمااااااااا این تیکر پرنسس کوچولوت

سارا جون خوبی ممنون از همدردیت راست میگی دوست ندارم بجه ام صعیف باشه از نطر شخصیتی من خودم قبل باردارین اشکم دم مشکم بود الانا بدتر شدم تو نامزدی جلو مامانم اینام گریه میکردم اما حالا با این وضعم خجالت میکشم و همش تو خودم میریزم واسه همین بقیه فکر میکنن زیاد ناراحت نیستم دعا میکنم بجم مثل باباش قوی باشه!!


فاطیما جون ایشالام که نینیت ازین عکسه هم نازتر بشه تا باباش قده یه صبح تا ظهر هم نتونه دوریشو تحمل کنه ما خودمون تو فامیلمون یه بنده خدایی تا خبر داد یه شوهرش که بچه اش دختره ( تازه اونم بعد دو تا سقط!!) شوهره گوشیرو قطع کرد مادره بنده خدا هم زد زیره گریه و گفت ایشالا این بچه اونقدر برات عزیز شه که .... مثلا از حرفی که زدی پشیمون شی. الانم بجه سه سالشه و ماشالا سیرین زبونه و باباشم خیلی دوسش داره اصلا مگه میشه پدری عاشق بچه ش نباشه. شمام اصلا نگران نباش بزار بچه ایشالا صحیح و سالم به دنیا بیاد و یه کم جون بگیره و بخنده اونوقت بیا رفتار شوهرتو بگو و ذوق کن. زمان خیلی چیزا رو عوض میکنه.

تینا جون میشه لطف کنی و تیکر این جوجه ی مارو هم برام بزاری!! اگه تو زحمت نمیفتی!! 28 هفته و 5 روزمه.

ایشالام نه شما و نه هیچ مادر دیگه ای مشکلاته قند و ... رو پیدا نکنه و سالم باشه . جند تا عکس نینیه نازه دیگه هم تفدیم به شما....

اینم تیکر جوجه زهرا جون

ووووووووووییییییییییی این دخمل اولیه دل منو بردهههههههه