منم هر وقت از کنار زنی رد میشم که با شادی بچه اش توی کالسکه آشه یا توی دستش
تپی دلم میگم آیا خدای تو خدای منم هست یا با هم فرق دارن ؟
بعد میگم خدای تو مهربونه ولی خدای من مهربون نیس نهایت ظلم و بی عدالتی رو در حق من کرده
خیلی ازش دلم پره
اگه یکبار بود دو بار بود میذاشتم به پای مصلحتش
ولی چهار بار نمیتونه مصلحت باشه