2777
2789
میشه عزیزم. حتما میشه. شما جوونید و سالم. امیدوارم به زودی خبر خوش بارداری و زایمان خوبت رو بهمون بد ...

عزیزم من بنده خدایی رو میشناسم بیست و خورده‌ای سالش بود؛ بچش مشکل داشت دو سالگی از دستش داد. بعد از اون ظاهرا همسرش به اعتیاد کشیده شده بود و زندگی‌شون از هم پاشید. تا اینکه حدود ۴۶ سالگی ازدواج کرد و صاحب دوقلو پسر شد. خیلی های دیگه هم میشناسم بالای ۴۵ سال بچه دار شدن و خداروشکر خوشحالن. بعضیا هم چهل رو هم رد کردن و هنوز مجردن و خیلی هم دلشون همسری و مادری میخواد.

شاید شما از بیرون زندگی خیلی ها رو ببینی و فکر کنی کلا غرق در شادی هستن؛ اما از کجا میدونی همون آدم همسرش رو یا مادر یا عزیز دیگه ای رو از دست داده و وقتی شما رو میبینه همون حس تلخ رو نداشته باشه؟ قدر داشته هامون رو بیشتر بدونیم. اصلا شاید یکی از همونایی که میگی بچشون رو بغل گرفتن یکی از ماها که تو همین تاپیکیم نباشیم؟ از زندگی مردم که خبر نداریم. من خودم بعد از اتفاقی که برام افتاد تازه فهمیدم خیلیا که میشناختم  بچه فوت شده و سقطی داشتن و ما کلا بی اطلاع بودیم و الان تازه بهم تعریف میکرد

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



منم از همین ناراحتم😭😭😭 چرا خدا برای ما نخواست؟ 😭😭😭 اگه هرگز نخواد چی؟ اصلا چرا داد وقتی قرار ب ...

اخ چقدر سختی کشیدی تو

و منی که خیلی میفهممت چون تقریبا شبیه بود وضع منم

چقدر منتظر بودم چه فکرا داشتم

یک شب که رفتم چکاب دکتر ابلهم گفت فردا برو ان اس تی محض احتیاط!

بیمارستان رفتن همانا....

منم تنها بودم با شکم پاره پاره بخاطر کرونا نمیزاشتن هیچکی بیاد حتی پدرش تو اون دوازده روز شاید کلا ده دقیقه دیدش

وقتی نیم ساعت اومدم دوش بگیرم برگردم، زنگ زدن....

به شوهرم گفته بودن مادرشو نیااار!!!!! وقتی رسیدیم منو دیدن در ان ای سیو رو باز نمیکردن از ترسشون، بعدم زنگ زدن حراست اومد، حتی نمیخواستن بزارن ببینمش

الهی بمیرم براش نیم ساعت قبل رو تختش بود، نفس میکشید، بود، نیم ساعت بعد بیشرفا با ملافه خونی و سبد اوردنش

من همونجا مردم تمم شدم کمرم شکست افتادم کف زمین

هیچ وقت نفهمیدم چه کردن با پسر مظلومم

ببین دردددده دردددددد

همین امشب دخترم تو بغلم بود یک لحظه قلبم گرفت، از خودم بدم اومد و بیشتر از خدا

چجور دلش اومد اون بچم تو سرما چند سال زیر خاک... بیگناه

و این افکار بوده و هست گمونم تا ابد

اخ چقدر سختی کشیدی تو و منی که خیلی میفهممت چون تقریبا شبیه بود وضع منم چقدر منتظر بودم چه فکرا دا ...

سوالای بی جواب آدمو میکشه😭😭😭 نمی دونیم اونی که خدا ازمون گرفته رو چرا گرفته و بدتر اینکه نمیدونیم بعدی رو راضی هست داشته باشیم یا اونم قراره بگیره😭😭😭😭😭

برای پسر عزیزتر از جانم که زود پرکشید💔 چه عاشقانه ای بنویسم ،که دلتان برایم بلرزد!؟‌وقتی نه دستانش را گرفته ام،نه در آغوشش کشیده ام،و نه او را بوسیده ام ...!من فقط از دور،او را در خویش گریسته ام ..عشق میان ما...معصوم ترین عشق تاریخ جهان بود ...🖤😭💔گریه می‌کنم از ترسِ عمرِ زیاد بعد از تو؛ عزیزم...😭 دل که نه ؛ جانم برایت تنگ شده است!💔گذشته ای که حالمان را گرفته است آینده ای که حالی برای رسیدنش نداریم و حالی که ،حالمان را بهم میزند چه زندگی خوبی ...😞
عزیزم من بنده خدایی رو میشناسم بیست و خورده‌ای سالش بود؛ بچش مشکل داشت دو سالگی از دستش داد. بعد از ...

اونایی که بچشون رو سالم بغل میگیرن خدا رو شکر. من هیچوقت بد هیچ بچه ای رو نخواستم. منظورم اونایی بود که خودشون به زبون خودشون میگفتن بچه رو نمیخواستن. من دلم برای پسرم پر میکشید اما تو همون اتاق مادرایی بودن که با دلخوری به بچشون شیر میدادن و بغلش میکردن. مادرایی بودن که وقتی بچه گریه میکرد با عصبانیت دعوا میکردن که خدا این چه بلاییه سرم اومده!! من میگم اوناییکه نمیخواستن خدا براشون نگه داشت اما منی که لحظه به لحظه سر به سجده گذاشتم و بخاطر بچه شکرش کردم برام نخواست😭 و الان دردم اینه اون موقعی که اینجوری سیمم وصل به خدا بود و باهاش ارتباط داشتم و بهش اعتماد داشتم بچم پر کشید، الان که کلا اعتمادمو بهش از دست دادم چه امیدی داشته باشم؟😭

برای پسر عزیزتر از جانم که زود پرکشید💔 چه عاشقانه ای بنویسم ،که دلتان برایم بلرزد!؟‌وقتی نه دستانش را گرفته ام،نه در آغوشش کشیده ام،و نه او را بوسیده ام ...!من فقط از دور،او را در خویش گریسته ام ..عشق میان ما...معصوم ترین عشق تاریخ جهان بود ...🖤😭💔گریه می‌کنم از ترسِ عمرِ زیاد بعد از تو؛ عزیزم...😭 دل که نه ؛ جانم برایت تنگ شده است!💔گذشته ای که حالمان را گرفته است آینده ای که حالی برای رسیدنش نداریم و حالی که ،حالمان را بهم میزند چه زندگی خوبی ...😞
چاره چيه،منم حسرت ب دل نگاه ب دوست و اشنايي ميكنم ك بعد من زايمان كردن همه بچه ب بغل و فقط بچه من اض ...

عزیزم لینک واتساپ رو برام میفرستی؟

برای پسر عزیزتر از جانم که زود پرکشید💔 چه عاشقانه ای بنویسم ،که دلتان برایم بلرزد!؟‌وقتی نه دستانش را گرفته ام،نه در آغوشش کشیده ام،و نه او را بوسیده ام ...!من فقط از دور،او را در خویش گریسته ام ..عشق میان ما...معصوم ترین عشق تاریخ جهان بود ...🖤😭💔گریه می‌کنم از ترسِ عمرِ زیاد بعد از تو؛ عزیزم...😭 دل که نه ؛ جانم برایت تنگ شده است!💔گذشته ای که حالمان را گرفته است آینده ای که حالی برای رسیدنش نداریم و حالی که ،حالمان را بهم میزند چه زندگی خوبی ...😞

سلام دوستان 

منم یک سالی هست بچمو از دست دادم

زایمانمو سزارین انتخاب کرده بودم 

حتی دوز قبل زایمان رفتم ضربان قلب بچمو چک کردم همه‌ چی اکی بود،روز زایمان با مادرم و همسرم سرخوش رفتم بیمارستان رفتم که آماده شم،ضربان قلب بچمو پیدا نکردن،قرار بود ساعت نه و ده صبح عمل بشم،چون ضربان قلبو پیدا نکردن سریع هفت صبح بردنم اتاق عمل که شاید بچه زنده باشه و سریع عمل بشم،اما بچه ی من مرده بود......

داغ بچه سخته،آدمو از پا درمیاره هر چی میگذره حال روحیم بدتر میشه،با اینکه دکتر گفت بعد از یه سال اقدام کن برای بارداری ولی من زود تر اقدام کردم،ولی باردار نشدم فعلا و همین حالمو خراب تر کرده...

دیگه نمیدونم چیکار کنم 😔😔😔😔😔

خسته شدم😔😔

https://chat.whatsapp.com/FRalmGrsktB0dkwyB24SL6

مرسی عزیزم🙏🙏🙏

برای پسر عزیزتر از جانم که زود پرکشید💔 چه عاشقانه ای بنویسم ،که دلتان برایم بلرزد!؟‌وقتی نه دستانش را گرفته ام،نه در آغوشش کشیده ام،و نه او را بوسیده ام ...!من فقط از دور،او را در خویش گریسته ام ..عشق میان ما...معصوم ترین عشق تاریخ جهان بود ...🖤😭💔گریه می‌کنم از ترسِ عمرِ زیاد بعد از تو؛ عزیزم...😭 دل که نه ؛ جانم برایت تنگ شده است!💔گذشته ای که حالمان را گرفته است آینده ای که حالی برای رسیدنش نداریم و حالی که ،حالمان را بهم میزند چه زندگی خوبی ...😞
سلام دوستان  منم یک سالی هست بچمو از دست دادم زایمانمو سزارین انتخاب کرده بودم  حتی دوز ...

الهی بمیرم عزیزم😭😭😭 میفهمم چی میگی. امیدوارم خیلی خیلی زود باردار بشی

برای پسر عزیزتر از جانم که زود پرکشید💔 چه عاشقانه ای بنویسم ،که دلتان برایم بلرزد!؟‌وقتی نه دستانش را گرفته ام،نه در آغوشش کشیده ام،و نه او را بوسیده ام ...!من فقط از دور،او را در خویش گریسته ام ..عشق میان ما...معصوم ترین عشق تاریخ جهان بود ...🖤😭💔گریه می‌کنم از ترسِ عمرِ زیاد بعد از تو؛ عزیزم...😭 دل که نه ؛ جانم برایت تنگ شده است!💔گذشته ای که حالمان را گرفته است آینده ای که حالی برای رسیدنش نداریم و حالی که ،حالمان را بهم میزند چه زندگی خوبی ...😞
الهی بمیرم عزیزم😭😭😭 میفهمم چی میگی. امیدوارم خیلی خیلی زود باردار بشی

ممنون عزیزم🙏

دوتا فکر عین خوره به جونم افتاده گاهی میگم من محاله دیگه باردار بشم،گاهی هم میگم باردارم بشم حتما این اتفاق دوباره میشه

الهی بمیرم عزیزم😭😭😭 میفهمم چی میگی. امیدوارم خیلی خیلی زود باردار بشی


عزیزم علت فوت پسرتو ندونستی؟ 

شکایتی از بیمارستان نکردی؟ 

پسرتوکالبد شکافی نفرستادی؟ 

اگه اذیت نبودی جواب بده

چون پسر من قصور پزشکی بود و حتی کمیسیون پزشکی هم رای داد که دکترها خطا کردن 

در مورد مسئله ی خودم، ظلمی که بهم شد از چشم بنده ی خدا می بینم و باز هم خدا بهم رحم کرد و با بردن پسرم عذاب پسرم و منو کمتر کرد چون اگه می موند هم دیگه سالم نبود

منم گاهی مثل شما به خدا میگم که اخه چرا حواست بهم نبود گذاشتی همه چی دست به دست هم بده و بندت اشتباه کنه ولی بازم تهش بخودم میگم بندش لغزیده و اونه که باید جواب بده 

خدا اگه فرزندی هم بهمون بده ما فقط امانتدارشیم و صاحب اصلی تمام اولاد خود خداست واسه همین بخواد برای مدتی امانتداری بهمون اولاد میده 

ممکنه این مدت کم باشه، فقط بارداری یا فقط 3 روز و یا چندین سال باشه و نهایتا بازم خودش تعیین می کنه کی زودتر و کی دیرتر بره 

پر و بال پسر منو تو زایمان شکستن و هیچ پرستاری قد خود خدا نگهدارش نبود برد که خودش مراقبش باشه منم سپردم به خود خدا منتظر روزیم که دوباره ببینمش 

ممنون عزیزم🙏 دوتا فکر عین خوره به جونم افتاده گاهی میگم من محاله دیگه باردار بشم،گاهی هم میگم بارد ...

منم همینطور😭 و غم دیگه ای که دارم اینه که اگه بچه دار شدم این پسرم چی میشه که هیچ محبتی بهش نکردم😭

برای پسر عزیزتر از جانم که زود پرکشید💔 چه عاشقانه ای بنویسم ،که دلتان برایم بلرزد!؟‌وقتی نه دستانش را گرفته ام،نه در آغوشش کشیده ام،و نه او را بوسیده ام ...!من فقط از دور،او را در خویش گریسته ام ..عشق میان ما...معصوم ترین عشق تاریخ جهان بود ...🖤😭💔گریه می‌کنم از ترسِ عمرِ زیاد بعد از تو؛ عزیزم...😭 دل که نه ؛ جانم برایت تنگ شده است!💔گذشته ای که حالمان را گرفته است آینده ای که حالی برای رسیدنش نداریم و حالی که ،حالمان را بهم میزند چه زندگی خوبی ...😞
عزیزم علت فوت پسرتو ندونستی؟  شکایتی از بیمارستان نکردی؟  پسرتوکالبد شکافی نفرستادی؟&nbs ...

شکایت کردیم اما هنوز جواب ندادن. پسرم هم به خاک سپردیم چون دلم نیومد تنشو رنج بدن. تا الان که علت فوتش همون زایمان سخته و خودش سلامت بود.

درسته که بنده خدا دخیل بود و هزارتا شاید برامون گذاشته ولی من برعکس شما فکر میکنم اگر خدا نمیخواست نمیذاشت😭 چون به هر حال پسر من زنده متولد شد و بی دستگاه داشت نفس میکشید و رو به پیشرفت بود😭

بخدا روز آخر اینقدر خوب بود که بهش شیر دادن و خوابید و من اومدم خونه. وقتی بهم زنگ زدن تنها فکری که به ذهنم رسید اینکه مرخصه هر چند از وقتی برگشته بودیم خونه پر از دلشوره بودم که بعد فهمیدم همون لحظات پسرم داشته پر میکشیده😭😭😭

خدا برای من نخواست. من همون لحظه ها داشتم برای سلامت پسرم قران میخوندم. همون لحظه ها داشتم دعا میکردم و قسمش میدادم. میتونست مثل هزاران نوزاد نارسی که دیدیم و بزرگ شدن بچه منم حفظ کنه اما نکرد و تا منو عذاب بده یا مثلا امتحان کنه😭😭😭 

منم ترجیح میدم توی این امتحان بازنده باشم چون خدایی که یه مادر رو با مرگ بچش امتحان میکنه نمیخوام در حالیکه خودش خوب میدونه اگه این بچه رو بهم داده بود تا اخر عمر سر از سجدش بر نمیداشتم.

درسته بچه امانت خودشه ولی اونکه نمیخواست بده از اول چرا داد؟ فقط میخواست رنج بارداری و زایمان رو بکشم؟ میخواست خوب بهش اعتماد کنم بعد زیر پامو خالی کنه؟

چی بگم؟

فقط الان منم نشستم خدا رو امتحان کنم ببینم جای این غم بزرگی که رو دلم گذاشته میخواد چه مرهمی بده؟ میخواد چجوری برامون جبران کنه که قبول کنم حکمتی در کاره؟

خسته شدم از بس ما رو با بدبختی امتحان کرد. اگه خداست یه بارم با خوشبختی امتحانم میکرد. اگه تواناست پسرمو بهم برگردونه. اگه نمیتونه پس فرقش با بت چیه؟ من پسرمو میخوام و تا بهم برش نگردونه دیگه خدا نمیخوام. یه جون بهش بدهکارم والا بگیره راحتم کنه😭

برای پسر عزیزتر از جانم که زود پرکشید💔 چه عاشقانه ای بنویسم ،که دلتان برایم بلرزد!؟‌وقتی نه دستانش را گرفته ام،نه در آغوشش کشیده ام،و نه او را بوسیده ام ...!من فقط از دور،او را در خویش گریسته ام ..عشق میان ما...معصوم ترین عشق تاریخ جهان بود ...🖤😭💔گریه می‌کنم از ترسِ عمرِ زیاد بعد از تو؛ عزیزم...😭 دل که نه ؛ جانم برایت تنگ شده است!💔گذشته ای که حالمان را گرفته است آینده ای که حالی برای رسیدنش نداریم و حالی که ،حالمان را بهم میزند چه زندگی خوبی ...😞
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز