طلی عزیز واقعا حیف شما
خیلی ناراحت شدم
ولی بالاخره خداروشکر که سرانجام خوبی داشتی
من دقیقا شرایط خونوادگیم و از دوران نامزدی تا بعد از ازدواجم خیلیی شبیه اتفاقایی برات افتاد بود ،دوران نامزدی،عقد و خرید و تالار و فیلم برداری ولیییی خوبی شما اینه که شوهرت مامانی نبود .
من الان که هشت ماهه بارداری هنوزم فیلم عروسیشو ندیدم
فامیل شوهرم تو مراسم حنابندان که ما توی تالار گرفتیم اومدن شاباش دادن و بعد سریع کیسه اوردن جمع کنن درحالی که صحبت شدبود این کار نشه. بماند که شب عروسی برادر همسرم خودشو زد به مریضی تا کسی دنبال ماشین عروس میان و خونمون کسی بعد از تالار نیاد که یه ناراحتی شرسد اونجا پیش اوردن
مادرشوهرم که اون جور از نوشته ها تو ن خوندم بالاتر شبیه مادرشوهرشماس و از رو لجبازی و حسادت و البته خسیسی چ6ا که نکرد